مرورى بر احاديث معرفت خدا (3) - صفحه 31

است، با گفتن اين‏كه روشنى آفتاب بديهى است و يا 4 =2 + 2 است، تفاوت فاحش دارد. ۱
تا اين‏كه مى‏نويسد:
در مباحث اثبات صانع‏ـ بلكه در خيلى از مباحث علمى و فلسفى‏ـ پيچ و خم‏هاى اصطلاحات گوناگون، مطالب حقيقيه را مشوّش نموده و در غير قضيه ثبوت صانع، موجب غروب‏كردن آن حقيقت از افق افكار مى‏گردد؛ ولى از آن‏جا كه ثبوت صانع غير از قضاياى علمى و فلسفى بوده‏ـ بلكه به معناى حقيقى آن مافوق قضاياى علمى و فلسفى است‏ـ لذا هر اندازه مهارت در تنظيم الفاظ و ترتيب اصطلاحات علمى شود، كوچك‏ترين خللى به حكم وجدان و فطرت نياورده، خود بافنده‏ى اصطلاح، زيادتر از اثبات‏كننده‏ى مبدأ، به لرزش قلبى و شكنجه‏ى وجدانى دچار مى‏شود. ۲
وى در ادامه مى‏نويسد:
ساخته‏ى عقل قابل ترديد و بالأخره مردود [ است]. و در دريافت اين حقيقت، دل را تصديق كنيد.



نقّاش افكار بشر هرگونه خودرأيى كندبا لوحه و كلك و بنانش صورت آرايى كند


مخلوق و مردود است و ربى خود توانايى كندكو خانه جز دل زين چنين مهمان پذيرايى كند

آرى جمالش را دلِ دلدادگان مأواستى



مور ضعيف و ناتوان چون شكل يزدانى كشدبى‏شك به شكل مورچه با شاخ حيوانى كشد


مغز شبان هم نقشه‏ى موسى ابن‏عمرانى كشددر عقل مانى گرفته او صورت مانى كشد

ادارك هر جنبنده نقش خويش را داراستى ۳

آن‏گاه برهانى از دكارت بر وجود خدا اقامه كرده و مى‏نويسد:
تمامى افكار بشرى درباره‏ى اثبات هستى بر چنين موجودى، خالى از يكى از سه گروه نيست: يا وجود خدا را اثبات مى‏كند، پس توجّهى كرده است به موضوعى كه آن را مورد اثبات قرار داده، يا وجود خدا را نفى مى‏كند. در اين صورت هم‏ـ مانند صورت اوّلى‏ـ توجّهى بر موضوع نفى شده دارد؛ زيرا اگر موضوع را توجّه نكرده كدامين مفهوم را نفى مى‏كند؟ يا درباره‏ى وجود خدايى

1.مبدأ اعلى/ ۲۴ـ ۲۶.

2.همان/ ۲۹ و ۳۰.

3.همان/ ۳۳.

صفحه از 35