اسامى و اوصاف قرآن در نيايش ختم قرآن صحيفه سجاديه - صفحه 51

رفته است. اسم «كتاب» در قرآن، گاهى به صورت مفرد، گاهى در تركيب اضافى «كتاب اللّه» (نوشته خدا) ۱ و گاه همراه با اوصاف خاصى مانند: «كتاب مبين» (نوشته روشن) ۲ «كتاب حكيم» (نوشته محكم يا حكيمانه) ۳ و «كتاب مبين» (كتاب روشنى‏بخش) ۴ و غير اين‏ها ۵ آمده است.
بر خلاف نام «قرآن» ـ كه اختصاصى به كتاب آسمانى پيامبر ما صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم دارد ـ لفظ كتاب در قرآن مكررا براى كتاب‏هاى آسمانى پيشين نيز به كار رفته است. ۶
2 ـ «نور»: اين نام دلالت بر نورانيّت ذاتى و جنبه علم و هدايت قرآن دارد، نورانيّتى كه از يك سو برهان خداوند است و معرف رسول گرامى؛ به عنوان پيامبر راستين حق: «يا ايها الناس قد جائكم برهانٌ من ربكم و انزلنا اليكم نورا مبينا»۷ و از ديگر سو جانْ‏مايه دعوتِ رسول مكرّم صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم است كه در پرتو آن، مردم را در راه حق و به سوى حق راهبرى مى‏كند: «فالذين آمَنوا به و عزّروه و نصروه و اتبعوا النور الذى أنزل معه اولئك هم المفلحون»«پس كسانى كه به او (يعنى پيامبر) ايمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو يارى رسانده‏اند و از نورى كه همراه وى فرستاده شده است، پيروى كنند، آنان همان رستگارانند.»۸ و در جاى ديگر آمده است: «فآمنوا باللّه و رسوله و النور الذى انزلنا...»«پس به خداوند و پيامبرش و نورى كه فرو فرستاده‏ايم ايمان آوريد...»۹
با توجه به دو آيه اخير، معلوم مى‏شود نورى كه خداوند نازل فرموده، اين نزول همراه پيامبر است (انزل معه) و مردمان مأمورند تا به خدا و پيامبرش و نورى كه همراه پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم نازل فرموده، ايمان بياورند، او را بزرگ دارند و از نور هدايتش پيروى كنند تا به رستگارى برسند. ۱۰

1.انفال/ ۷۵.

2.مائده / ۱۵.

3.لقمان / ۲.

4.فاطر / ۲۵.

5.ر. ك. سيرى در علوم قرآن، يعقوب جعفرى، ص ۱۷.

6.لفظ كتاب بالغ بر ۲۳۰ بار در قرآن به كار رفته كه نزديك به ثلث آن (حدود ۷۰ بار) منظور قرآن مى‏باشد. بدين ترتيب مى‏توان گفت كه در قرآن نام «كتاب» تقريبا معادل (كمّى) نام «قرآن» درباره اين كتاب مقدس به كار رفته است.

7.نسا/ ۱۷۴.

8.اعراف / ۱۵۷.

9.تغابن/ ۸.

10.در خطابه غرّاى پيامبراكرم صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم در روز غدير آمده است كه آن جناب صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم پس از اشاره به آيات ياد شده فرموده‏اند: «... اى مردم آن «نور» (ابتدا) در من نهاده شده، سپس در على بن ابى‏طالب، پس آن‏گاه در نسل او تا مهدى قيام كننده؛ همان (مهدى) كه حقّ خداوند و هر حقى كه از آن ما باشد، مى‏گيرد...» خطابه غدير، محمدباقر انصارى، ص ۴۵، به نقل از الاحتجاج (احمدبن ابى منصور طبرسى)، روضة الواعظين (فتّال نيشابورى) و ساير منابع (ر. ك. خطابه غدير، صفحات ۲۷ تا ۲۹).

صفحه از 79