5 ـ قرآن به اذن خداوند به راههاى سلامت و رضاى حق رهنمون مىشود ۱ ، و آل محمد عليهم السلام ـ بعد از او ـ روشن كننده بلكه تحقق بخشنده اين راهها هستند (ش 69): «... و انهجت بآله سبل الرضا اليك».
13 ـ عِلم (القرآن) ۲ :
«و الهمته علم عجائبه مكمّلاً و ورثتنا علمه مفسرا»: «و (تو اى خداوند) علم شگفتىهاى قرآن را به صورت كامل به او (يعنى پيامبر) الهام كردى و دانش تفسير يافته قرآن (يا پيامبر) را به ما ـ اهل بيت رسول صلى الله عليه و آله وسلم عطا فرمودى».
علم و دانش از كمالات اساسى و جوهرى قرآن است. ۳ قرآن سخن خدا و نوشته (كتاب) خداست. و محتواى آن نيز دانش و معرفت و هدايت و بصيرت ـ از سوى خدا ـ است: «هذا بصائر للناس و هدىً و رحمةً...» (اعراف، 203). يكى از اسامى و اوصاف قرآن ـ كه از خود قرآن برآمده ـ كلمه «عجب» (شگفت) است: «... انا سمعنا قرآنا عجبا» (جن، 1) «عجائب» كه در عبارات فوق آمده جمع «عجيب» است. بنابراين قرآن عجائب و شگفتىها دارد؛ شگفتىهاى قرآن شگفتىها و عجائب علمى و الهى است. آيات و روايات فراوانى در اين زمينه هست، كه در اين جا مجال بسط سخن درباره آنها نيست. تنها به يك مورد اشاره مىكنيم: از امام صادق عليه السلام از رسول مكرّم است كه فرمود: «...فظاهرهُ حكم و باطنه علم، ظاهره انيق و باطنه عميق لا تحصى عجايبُه ولا تبلى غرائبه...»۴ «... پس ظاهر قرآن حُكم ـ و قانون خدا ـ و باطنش علم و دانش است؛ ظاهرش با طراوت و درونش ژرف است، عجايب قرآن بىشماره و شگفتىهايش نافرسودنى است...». سرّ مطلب هم در اين است كه قرآن كلام خداست و كلام خدا هم چون خودش بىپايان و محدود ناشدنى است. ذيلاً به برخى از اوصاف قرآن از ديدگاه كمال جامع و بنيادين علم ـ و ناظر به عبارات فوق از آن دعاى شريف ـ قرآن اشاره مىشود:
1.ر. ك. مائده، ۱۵ و ۱۶.
2.كمال علم و هدايت قرآن، با نگاه به خودش و در مفهوم مفرد، با كلمه «نور» آمده، امّا با توجّه به اين كه كمال «علم» حامل مىخواهد، و نيز اينكه به صورت اضافى (علمُه يا علم عجائبه...) آمده، لذا به اين جهت و به واسطه اهميّت آن در رديف اسامى و اوصاف مفرد آوردهايم.
3.ر. ك. مقاله «توضيح دعاى چهل و دوم صحيفه سجاديه، با نگاهى به كمال علمى قرآن»، از همين نويسنده، در فصلنامه سفينه، شماره ۶، ص ۵۸ ـ۸۶.
4.تفسير الصافى، ج ۱، المقدّمة الاولى.