امور ياد شده مىباشد. 1 و در متن همين دعاى شريف آمده است: «و فرقانا فرقت به بين حلالك و حرامك...» : «و فرقانى (قرارش دادى)، كه با آن ميان ـ احكام و ـ حلال و حرام خود را جدا ساختى...» 2
6 ـ «قرآن» 3 : قرآن؛ معروفترين نام كتاب خداست، از ريشه «قرأ»: قرأ قرآنا به معناى تلاوت و خواندن است. «طبرسى» اين معنا را به ابن عباس نسبت مىدهد. آن گاه مىگويد: اين مصدر درحقيقت معناى اسم مفعول (خوانده شده) است. مانند كتاب كه به معنى مكتوب (نوشته) است. 4 همچنين گويد: بعضى نيز گفتهاند: «قرأت الشىء اى جمعت بعضه بعضا» 5 طريحى نيز اين معنا را تأييد فرموده است: «القارى: التالى و اصله الجمع لانّه يجمع الحروف» 6 : قارى، يعنى تالى [ تلاوت كننده و در پى (هم) آورنده ]و اصل (معناى) آن جمع است، زيرا كه (قارى) حروف (و كلمات) را جمع مىكند (و در پىهم مىآورد.) همچنين ذيل آيه شريفه: «و أن اتلوا القرآن» 7 گفته است: آن (يعنى قرآن) اسم اختصاصى كتاب خدا است و غير آن به اين اسم ناميده نمىشود. و قرآن را به اين نام ناميدهاند، چرا كه سورهها را جمع كرده و فراهم آورده است. 8
كلمه «قرآن» هفتاد بار در خود قرآن به كار رفته؛ كه 66 بار آن، اسم كتاب خداست، دو مرتبه به صورت تركيب «قرآن الفجر» 9 ؛ يعنى خواندن صبحگاهان، كه منظور نماز صبح 10 است. و دو مرتبه نيز به صورت اضافه به ضمير «هاء» (قرآنه، يعنى خواندن آن) آمده است: «إنّ علينا جمعه و قرآنه * فاذا قرأناه فاتبع قرآنه» «گردآورى و خوانـدن آن با ما است * پس چون بخوانيمش، از خواندن آن پيروى كن» . 11 شيخ طريحى (ره) تفسير اين دو آيه را نيز چنين ذكر كرده است (ترجمه): «گردآورى آن ـ در سينهى تو و اثبات (و اجراى) خواندن آن ـ بر زبان تو ـ برعهده ماست * پس چون ـ به
1.ـ ر. ك. طيّب، سيد عبدالحسين، همان.
2.ر. ك. پىنوشت شماره ۳.
3.ـ اين نام مبارك، دو مرتبه ديگر در همين دعاى شريف، به صورت محلّاى به «ال» [القرآن] به كار رفته است.
4.ـ مجمعالبيان. ج ۱، مقدمة الكتاب؛ الفن الرابع.
5.. همان.
6.مجمع البحرين، ج ۱، ص ۳۳۷.
7.نمل / ۹۲.
8.اسرا / ۷۸.
9.. مجمع البحرين، ج ۱، ص ۳۳۶.
10.قيامت / ۱۷ و ۱۸.