البته بهرهگيرى از ويژگىِ شفابخشى قرآن، نيازمند عزم و اقدامى اختيارى است همراه با:
1 ـ سكوتى در راستاى شنيـدن كه ايـن را گـوش فـرادادن گـويند. (أنصـت... الـى استماعـه) ۱
2 ـ گوش فرادادن با انگيزه فهم تصديق؛ يعنى فهمى آميخته با فروتنى در برابر حقّ و پذيرش و ايمان به راستى حقيقت (انصت بفهم التصديق) ۲
11 ـ «ميزان» : «و جعلته... و ميزان قسط لا يحيف عن الحق لسانُه»؛ قرآن ميزان و ترازويى است حقنما و عدالت نما، حق را نشان مىدهد و بر پايه عدل مىسنجد. «ميزان» (ما يوزن به الشىء) ابزار سنجش وزن است. قرآن، خود به حق و (همراه) با ميزان نازل شده است:
«اللّه الذى أنزل الكتابَ بالحقِ و الميزانَ...» : «خداوند كسى است كه كتاب را به حق و ترازو را فروفرستاد...» (شورى، 17)
بايد توجه شود كه براساس اين آيه شريفه، خداوند دو حقيقت والا را (از عوالم بالا) فرو فرستاده است: «كتاب» را و «ميزان» را، ۳ لذا ترجمه آيه به اين شكل: «خداوند كتاب را به حق و ميزان (عدل) فرو فرستاد»۴ نادرست است.
در تفسير قمى آمده است كه مراد از «ميزان» در اين آيه «اميرالمؤمنين عليه السلام » است. ۵ اين بيان، مضمون حديث ثقلين مىباشد و منطبق بر روايات نبوى «علىٌ مع القرآن و القرآن مع علىٌ» ۶ كه شيعه و سنّى آن را نقل كردهاند.
1.يقال: نصت له ينصت من باب ضرب و انصت انصاتا: اى سكت مستمعا. رياض، ج ۵، ص ۴۱۳.
2.«بفهم التصديق». الباء للملابسة اى انصت بفهم التصديق: يعنى سكوتى آميخته با فهم تصديق (و پذيرش)، ر. ك. همان.
3.«كتاب» و «ميزان» هر دو مفعولٌ به (و معمول) فعل «أنزل» (فروفرستاد) هستند. لذا «الميزان» نيز معطوف به «الكتاب» و منصوب است به مفعوليت. و يا تقدير اين است كه: «انزل الكتاب بالحق» و «انزل الميزان بالحق» كه ادلّه عقلى و نقلى و ادبى مؤيد آن است.
4.در ترجمه مرحوم مهدى الهى قمشهاى (از اين آيه) آمده است: خداست آنكه كتاب (آسمانى) را به حق براى اجراى عدالت فرستاد.
5.به نقل از تفسير الصافى، ج ۴، ص ۳۷۰.
6.بحارالانوار، ج ۲۲، ۲۲۲ و ۴۷۶ و ج ۳۸، ص ۳۵و ۳۸ و ۱۱۸، امالى طوسى (ره)، ۴۶۰ و ۴۷۸ و... و در مدارك اهل سنت، از جمله: مستدرك الصحيحين، حاكم نيشابور، ج ۳، ص ۱۳۴. متقى هندى، كنزالعمال، ۱۵۳ و مدارك ديگر.