اسامى و اوصاف قرآن در نيايش ختم قرآن صحيفه سجاديه - صفحه 67

محكم خدا چنگ زنيد و متفرق نشويد.» مؤيد اين بيان است. در روايات تفسيرى مصاديقى براى «حبل اللّه» معرفى كرده‏اند:
1 ـ قرآن: در تفسير عياشى از اميرالمؤمنين عليه ‏السلام از رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم آورده است كه درباره قرآن فرمود:«... هو حبل اللّه المتين و هو الذكر الحكيم...» 1 . نيز در تفسير امام عسكرى عليه ‏السلام به نقل از پيامبر اكرم صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم است كه گفته:
«إن هذا القرآن هو النور المبين و الجهل المتين و العروة الوثقى...» 2 «اين قرآن، نور آشكار، رشته‏ى محكم و ريسمان مستحكم ـ و قابل اعتماد خدا ـ است...».
2 ـ آل محمد صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم (عترت): همچنين در تفسير عياشى از امام صادق عليه ‏السلام نقل شده كه: «آل محمد عليهم ‏السلام هم حبل الله المتين الذى أمر بالاعتصام به، فقال: «و اعتصمو بحبل الله الآيه». و نيز امام كاظم عليه ‏السلام كه فرمود: «على بن ابى طالب حبل اللّه المتين» بنابراين روايات عترت پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم ـ و در رأس آن‏ها شخص امام على‏بن ابى‏طالب عليه ‏السلام ـ بعد از پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم ريسمان محكم خدا هستند. كه قرآن دستور مى‏دهد به آنان متمسك شويد و از تفرقه بپرهيزيد.
اين دو دسته روايات به روشنى و به وجوهى قابل جمع مى‏باشد:
وجه اول: روايتى است كه در معانى از امام شخص سجاد عليه ‏السلام ـ صاحب دعاى مورد بحث ـ نقل شده است كه فرمود (مضمون حديث): امام (از ما) جز شخص معصوم نمى‏تواند باشد؛ و عصمت در ظاهر خلقت اشخاص آشكار نيست. از ايشان درباره معناى عصمت سؤال شد، ايشان در جواب گفتند: معصوم كسى است كه «معتصم بحبل اللّه» 3 باشد و حبل اللّه‏ همان قرآن است؛ و قرآن به سوى امام هدايت مى‏كند؛ و اين

1.تفسير الصافى، ج ۱، مقدمة الأولى (ص ۱۷)، نيز ر. ك. نهج‏البلاغه (صبحى صالح) ص، ۲۵۴، ط ۱۷۶.

2.. تفسير الصافى، ج ۱، مقدمة الأولى (ص ۱۷).

3.. نكته بديعى كه از اين روايت استفاده مى‏شود آن است كه: به جز شخص معصوم (نگه داشته شده در علم و عمل) به عصمه‏الله نمى‏تواند معتصم واقعى به قرآن باشد. زيرا غيرمعصوم يا از روى عمد و عصيان، از هواى نفس پيروى مى‏كند و به حبل‏الله، چنگ نمى‏زند و يا فرضا اگر هم بخواهد متمسك به حبل اللّه بشود، ممكن است در زمينه علم و معنا به اشتباه بيافتد. و در هر صورت اعتصام صورت نمى‏گيرد، چرا كه اگر هم اتفاقا ـ نه از روى علم ـ به معناى درست رسيده باشد، موثوقٌ به و مورد اعتماد نيست و به آن «اعتصام» گفته نمى‏شود (معناى اعتصام با وثوق و اعتماد ملازم است).

صفحه از 79