گزارشى از ترجمه فرانسوى صحيفه سجاديه - صفحه 88

كه عربى نمى‏دانستم، نمى‏دانستم بايد بيشتر به كدامين متنِ فارسى، رجوع كنم. مشكلم را با پدرم مطرح كردم. ايشان مى‏فرمودند كه براى مثال، از سطر 14 تا 19 دعاى نهم امام عليه ‏السلام ، آقايان الف و ب، منظور و مفهوم حضرت سجّاد عليه ‏السلام را بهتر درك كرده بودند تا آقايان ج و د. در متن انگليسى نيز، برخى نكات يافت مى‏شد كه مترجم محترم آمريكايى، نتوانسته بودند به عمق مطلبى كه حضرت امام سجّاد از آن سخن فرموده بودند، پى ببرند.
و بنده تازه درمى‏يافتم كه وظيفه اصلى اين كم‏ترين، تازه بعد از ترجمه اوّليه شروع مى‏شد. يعنى آن كه به عنوان مترجم، تشخيص دهم بيشتر به كدام متن از ميان هشت، نُه متنى كه در پيش رو داشتم مراجعه كنم.
آيا بايد به متونى مراجعه مى‏كردم كه براى مثال سه مترجم، دقيقا به يك شكل ترجمه كرده بودند، يا به متونى مراجعه كنم كه دو مترجم ديگر، به شكلى ديگر، و چهار مترجم ديگر، هر كدام به شكلى مستقل ترجمه كرده بودند؟...
انتخاب اين كمترين بايد بر چه اساسى صورت مى‏گرفت؟
از پدرم خواستم كه از ميان آن مترجمان عزيز، به ترتيب نام سه بزرگوار را از نظر بازگردانى دقيق و صحيح به اين جانب اعلام فرمايند.
پدرم رغبتى به اين كار نشان نمى‏دادند، تا مبادا ارزش آثار آن عزيزانى كه از نظر دقّت، از وسواس كمترى استفاده كرده بودند، از سوى اين كم‏ترين ناديده گرفته شود.
امّا سرانجام پس از اصرارهاى مكرّر اين جانب، ايشان توصيه فرمودند كه بيشتر به ترجمه‏هاى آقايان الف و ب و ج توجّه ابراز نشان دهم، و به همان اندازه در همه حال، به ترجمه آقاى دكتر چيتيك اهميّت و دقّت لازم را ابراز دارم، زيرا آقاى چيتيك، از امتيازى برخوردار بودند كه اين كم‏ترين از آن بى‏بهره بود، و آن اين بود كه ايشان به زبان عربى آشنايى كامل داشتند، و لذا، معنا و مفاهيم و تفاسير و تعابير برخى از عبارات را بهتر از مترجمان فارسى زبان، مى‏توانستند به بنده‏اى كه در خارج از ايران رشد و پرورش يافته و تحصيل كرده بود، «تفهيم» كنند.
من به بازبينى اثرم، با انجام اين ملاحظات پرداختم. همزمان با خود تصميم گرفتم كه به مطالعه انجيل و تورات به زبان فرانسوى، ايتاليايى و انگليسى، براى نوبتى ديگر،

صفحه از 95