از شمار خرد هزاران بيش - صفحه 166

عمليّه، نام خود را بر سر زبان‏ها بيندازد، ولى اين كار را نكرد و در گوشه‏اى بى‏توقّع و گمنام، سر در كار تحقيق و پژوهش و نوشتار داشت. ايشان خود فرموده‏اند: «آن‏چه براى من اهميّت دارد خدمت به اهل بيت نبوّت عليهم ‏السلام است. زمانى كه من فعّاليّت علمى را آغاز كردم ديدم اين كار به زمين مانده است و بايد آن را انجام دهم. به همين جهت پيشنهاد نوشتن رساله‏ى عمليه را رد كردم و گفتم اصل مهم براى من خدمت است اگر چه تا آخر عمر گمنام بمانم.»
البتّه وجود بابركت او چون مشكى بويا، با كارهاى علمى‏اش روز به روز شناخته و مشهور شد و وجود هنرمندش چون بوى خوش اقليم‏ها را در نورديد و بلندآوازه شد. بزرگان گذشته چون حضرات آيات گلپايگانى، مرعشى نجفى، شيخ مرتضى حائرى و ميرزا كاظم تبريزى به ديدنش مى‏آمدند و از كارهايش تقدير مى‏كردند و او نيز به ديدار آن بزرگان مى‏رفت.

3ـ3. پشت‏كار و سخت‏كوشى:

علّامه محمودى از همان آغاز كار در مطالعه و سپس در نوشتن و تحقيق سخت‏كوش بود. او عمر را امانتى گران‏بها مى‏دانست و جز به قدر كفايت براى استراحت، از هيچ لحظه‏ى عمر خويش به سادگى نمى‏گذشت، مگر اين كه مشغول مطالعه يا نوشتن بود. در اغلب ايّام، نزديك به هجده‏ساعت در كار مطالعه و تحقيق بود. كمتر كسى را ديده‏ايم كه اين‏گونه قدر لحظه‏ها را بداند و به كار مفيد مشغول باشد. كسانى كه به ديدنش مى‏رفتند، عمدتا خود اهل علم و فرهنگ و دانش بودند و هم ميزبان و هم ميهمان موقعيّت را مى‏شناختند. استاد ضمن اين‏كه به ميهمان احترام مى‏گذاشت و مشغول احوالپرسى و صحبت مى‏شد، از كار خويش هم غافل نبود و قلم را بر زمين نمى‏گذاشت؛ چون كمتر ساعتى ـ به ويژه‏ى صبح‏هاـ بود كه كسى به ملاقات او نرود. از هنگام اداى فرضيه‏ى صبح تا نزديك اذان ظهر به مطالعه و نوشتن مى‏پرداختند، پس از اقامه‏ى نماز ظهر و عصر و خوردن ناهار، مقدارى استراحت مى‏كردند و بعد از آن تا هنگام اداى نماز مغرب مجدّدا مشغول كار بودند. پس از فريضه‏ى مغرب و عشا نيز تا جايى كه خستگى بر او غلبه نمى‏كرد در كار خود بودند و آن‏گاه سر بر بالين استراحت مى‏گذاشتند. همين ويژگى خود درس بزرگى

صفحه از 178