3ـ8. صلهى رحم و اداى حقوق دوستان و همسايگان:
ايشان به اين موضوع بسيار اهميّت مىداد و به هر گونهاى از حال بستگان، دوستان و آشنايان جويا مىشد. دوست داشت همه با هم، خوب و دوست باشند و تا جايى كه مىتوانست در رفع كدورتها و تحكيم روابط ديگران مىكوشيد. به سوابق دوستى و آشنايى با افراد حتّى پس از فوت آنها ارج مىنهاد. در سلام پيشدستى مىكرد و در منزل و محفل و به ويژه در كوچه و خيابان به هر كه مىرسيد، سلام مىكرد.
3ـ9. اهتمام به حفظ و نگهدارى كتاب و احترام به آن:
ايشان علاوه بر اينكه به كتاب به عنوان يك شىء ارزشمند احترام مىگذاشت، ديگران را نيز به نگهدارى و احترام به كتاب دعوت مىكرد و همين امر باعث شد كه كتابهايى با عمر بيش از پنجاه سال در نزد وى سالم بماند.
3ـ10. غيرت دينى در امر به معروف و نهى از منكر:
استقلال و عزّت نفس، توجّه به تعليم و تربيت فرزندان، ميهماننوازى، جذب و تشويق نيروهاى مستعد به فراگيرى دروس دينى، از ديگر ويژگىهاى اخلاقى و رفتارى استاد بود. همچنين احترام به عموم مؤمنين و متديّنين، تنفر و انزجار از ظلم و ظالم، احترام به عالم و دانشمند و استاد، به گونهاى كه از همهى استادان خود به نيكى ياد مىكرد ولو نظرى مطابق نظر آنها نداشت، عفّت زبان و به كار نبردن الفاظ ناروا حتّى هنگام ناراحتى و عصبانيّت، پرهيز از آزار حيوانات و جلوگيرى از اين كار، تواضع در كارهاى علمى خود، صفاتى ديگر از مجموعهى صفات اخلاقى و كردارى ايشان بود.
مرحوم محمودى، دايرهالمعارفى از علوم مختلف به ويژه علوم دينى و مجموعهاى از مكارم و فضايل اخلاقى بود كه رفتنش حقيقتا مصداق «إذا مات العالِمُ ثَلُمَ في الإسلام ثُلمة لا يَسدُّها شىء» بود. عالمى عامل، فاضلى متّقى، وارستهاى سختكوش، دانشمندى صبور و شخصيّتى ممتاز بودند. از پيشرفت و ترّقى صحيح ديگران در امور مادى و معنوى خوشحال مىشدند، از بيكاربودن جوانان نگران و