به برخى از عالمان دينى، از گفتهى آنها به رايش علم حاصل شود، در حقيقت خود اين هم برهان و استدلال است. اين نظرها مىرساند که استدلال و نظر که در زمان متقدّمين، تنها راه انحصارى علم و معرفت به شمار مىآمده است در ميان متأخّرين از بين رفته و فقط لازم است عقايد در اصول دين بر علم استوار شوند. ۱
4. شيخ طوسى (م 460)
شيخ طوسى معرفت خداوند سبحان را بر هر مکلّفى واجب مىداند:
معرفة اللّه تعالى واجبة على کلّ مکلّف. ۲
معرفت خداى تعالى بر هر مکلّفى واجب است.
وى نيز معرفت را منحصر در فکر و نظر مىداند.
لمّا کانت معرفته لايوصل إليها إلّا بالنظر، وجب النظر. ۳
از آنجا که معرفت خداى تعالى جز به نظر حاصل نشود، پس نظر واجب مىشود.
نيز در تعريف نظر مىگويد:
النظر هو الفکر... و الفکر هو التأمّل في الشيء المفکّر فيه و التمثيل بينه و بين غيره. ۴
نظر همان فکر است... و فکر، تأمّل کردن در شىء مورد نظر و تمثيل بين آن با غير آن است.
5. ابوالفتح کراجکى (م 449)
وى نخستين واجب را نظر مىداند که منجر به معرفت مىگردد. سپس چند پرسش و پاسخ به شرح زير مىآورد:
فإن قال: لم زعمت ذلک؟
فقل: لا ?ّه سبحانه قد أوجب معرفته؛ و لا سبيل إلى معرفته، إلّا بالنظر في
1.در ادامه، در اين به اره، به تفصيل، بحث خواهد شد.
2.الاقتصاد / ۹۹.
3.همان / ۱۰۰.
4.همان / ۹۳.