معرفة اللّه‏، فطرى است آيات و روايات - صفحه 24

سبحان‏اند و يا متذكّر و متوجّه او هستند. كسى كه از او غافل باشد، نه شكّ و ارتياب براى او معنا دارد و نه انكار و تكذيب از او ميسّر است. امّا كسى كه متوجّه گرديده و خدا را به خود او يافته است (يعنى به تعريف او كه فعل اوست) ديگر معنا ندارد كه درباره‏ى خدا، به خود شكّ و ارتياب راه دهد. آرى، او مى‏تواند قلب خود را به آن معرفت پيوند دهد، بدان اعتقاد پيدا كند و هميشه آن را در تمام افعال خويش مدّ نظر قرار دهد، هم‏چنان كه مى‏تواند عناد و سركشى كند، از آن روى گرداند، در كارهاى خويش بدان ترتيب اثر ندهد و در مقابل آن نرم و خاضع نشود.
2ـ 3ـ 4) ديديم كه: معرفت فعل خداست. فطرى‏بودن آن نيز مى‏رساند كه خداوند سبحان، معرفت خويش را همراه با خلق و آفرينش انسان به او عنايت فرموده است. آيه‏ى مباركه صراحت دارد كه هيچ انسانى حقّ شكّ و ارتياب درباره‏ى خداى سبحان ندارد. از اين نكات، روشن مى گردد كه معرفت خداوند سبحان، نظرى و اكتسابى نيست كه انسان‏ها مكلّف به تحصيل آن از طريق استدلال و برهان بوده باشند و در نتيجه، شكّ و ارتياب هم در آن راه يابد.
پس اين آيه‏ى شريفه مانند آيات پيشين دلالت دارد كه معرفت خداوند سبحان فعل اوست. و چون جاى شك در آن براى احدى وجود ندارد، پس فطرىِ همه‏ى انسان‏ها است.

2ـ 4) آيه‏ى «حنفاء للّه‏»

... فَاجْـتَنِـبُوا الرِّجْـسَ مِنَ الأَوْثانِ وَ اجْتَنِـبُوا قَوْلَ الزُّورِ* حُـنَفاءَ لِلّهِ غَيْرَ مُـشْرِكِـينَ بِهِ...۱ از بت‏هاى پليد دورى كنيد و از سخن باطل بپرهيزيد؛ در حالى كه خالص براى خدا هستيد نه شرك‏ورزان به او.

1.حج (۲۲) / ۳۰ـ ۳۱.

صفحه از 39