معرفة اللّه‏، فطرى است آيات و روايات - صفحه 39

مى‏شوند، ولى نتيجه‏ى اين توجّه و تنبّه كفر و شرك و ايمان نيست. البتّه اين نكته را با توجّه به آيه «كانَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً» و روايات وارد شده در تفسير آن و نيز با توجّه به آيه‏ى «ما كُنّا مُعَذِّبِـينَ حَتّى نَبْعَثَ رَسُولاً»۱ مى‏توان يافت.
پس شرك و كفرى كه در آيات بأساء و ضرّاء بعد از بيرون آمدن از گرفتارى ذكر شده است، شرك و كفر ابتدايى نيست بلكه برگشتن به شرك سابق مى‏باشد.
3ـ 3) امر درباره‏ى آيه‏ى شريفه‏ى «وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمالُـهُمْ كَسَرابٍ بِقِـيعَةٍ...» هم از اين قرار است. مَثَلى كه در آن آيه زده شده، مربوط به كفّار و مشركين است. يعنى كسى در صحراى خشك و خالى، گرفتار تشنگى شديد مى‏شود و سراب را آب مى‏پندارد و به دنبال آن راه مى‏افتد. اما وقتى به آن مى‏رسد، مى‏بيند كه خيال آب بوده است نه آب واقعى. در اثر شدّت تشنگى و قطع اميد، به خداى حىّ قادر مطلق متوجّه مى گردد و خداوند سبحان هم او را به مجازات اعمالش مى رساند و همه‏ى اعمالش را به طور كامل محاسبه مى‏كند.
پس خداوند سبحان در اين آيه‏ى شريفه، در حقيقت، به دنياپرستى كفّار و مشركان مَثَل مى‏زند؛ يعنى آنان كه به دنيا دل بسته و با حرص و ولع به دنبال آن به راه افتاده‏اند، دنيا براى آنان هيچ فايده‏اى ندارد؛ بلكه چون سرابى است آب‏نما كه تشنگان را به دنبال خود مى‏كشد و پس از آن‏كه اجل تمام گشت و عمر به پايان رسيد، تازه متوجّه مى‏شوند كه دست خالى‏اند. آن‏جاست كه خداى خويش را مى‏يابند و چون هيچ خيرى از آنان سر نزده، خداوند سبحان هم آنان را به مجازات اعمالشان مى‏رساند.

منابع:

1. قرآن كريم.
2. ابن‏منظور، لسان العرب، تصحيح امين محمّد عبدالوهّاب و محمّد صادق العبيدى، دار احياء التراث العربى، بيروت، 1416 ه. ق.

1.اسراء (۱۷) / ۱۵.

صفحه از 39