انسان در عالم ذرّ حقيقت و جايگاه قرآنى آن - صفحه 114

بدنهاى ذرّى بوده است در پشت آدم عليه ‏السلام به هنگام خلق او ـ با بزرگى كه بدن او داشت ـ قرار داد... سپس او را با نفخ روحى كه از پيش خلق شده بود، حيات داد... و بعد از آنكه او از ميوه درخت ممنوع خورد و از بهشت اخراج گرديد و به زمين هبوط كرد، خداوند ذرّيّه او را از پشتش در صحرايى بين مكّه و طايف ـ كه «روحاء» ناميده مى‏شود ـ بيرون آورد و از آنها عهد و ميثاق گرفت؛ چنان كه پيش از آن گرفته بود. و اين ذرّ متأخّر است. (11: ص 222)
مرحوم ملّاصالح مازندرانى نيز در اين مورد مى‏نويسد:
يفهم من الروايات أنّ التكليف الأوّل ـ و هو ما وقع قبل التكليف في دار الدنيا بإرسال الرسل و إنزال الكتب ـ متعدّد: الأوّل كان في عالم الأرواح الصرفة؛ الثاني كان وقت تخمير الطينة قبل خلق آدم منها؛ الثالث كان بعد خلق آدم منها حين أخرجهم من صلبه وهم ذرّ يدبّون يميناً وشمالاً. (9: ج 8، ص 13)
از روايات فهميده مى‏شود كه تكليف اوّل ـ يعنى تكليفى كه پيش از تكليف در دنيا و به ارسال رسل و انزال كتب صورت گرفته ـ متعدّد بوده است: اوّل در عالم ارواح خالص. دوم زمان خمير كردنِ گِل پيش از آنكه آدم عليه ‏السلام از آن خلق شود. سوم بعد از خلق آدم عليه ‏السلام زمانى كه ذرّيّه آدم عليه ‏السلام را از صلب او بيرون آورد؛ در حالى كه آنان مانند مورچه به راست و چپ مى‏رفتند.
اگر چه مرحوم ملّاصالح مازندرانى به تعدّد عالم ذرّ تصريح نكرده، امّا مضمونى كه از روايات استفاده مى‏كند، با آنچه مرحوم مرواريد نيز به آن اشاره دارد، مطابق است.

3. ارتباط عالم ارواح و عالم ذرّ

پيش از اين گفتيم كه خداوند متعال، ارواح همه انسانها را دو هزار سال پيش از ابدانشان آفريد. ارواح در اين دو هزار سال، به صورت مستقل از هر بدنى، در هوا مستقرّ شده بودند؛ امّا با وجود اين، هر روحى از ارواح ديگر متمايز و مشخّص بود.

صفحه از 130