انسان در عالم ذرّ حقيقت و جايگاه قرآنى آن - صفحه 119

باقى مى‏مانند تا بعد از گذر از عالم دنيا، در برزخ، از آن جدا شوند و سپس در قيامت دوباره به آنها بازگردند.
از روايات ديگرى، به روشنى، استفاده مى‏شود كه تعلّق ارواح به ابدان ادامه مى‏يابد و بعد از تعلّق در عالم ذرّ، از بدنها جدا نمى‏شوند. به اين احاديث در گفتار ديگر مى‏پردازيم.
برخى از صاحب‏نظران بر اين عقيده‏اند كه محتواى حديث ياد شده، امرى وجدانى و فطرى است و ارواح بدون تعلّق به ابدان ـ به اقتضاى شرايطى كه دارند ـ به طور طبيعى به خود بزرگ‏بينى و عدم احساس ذلّت و فقر مبتلا مى‏شوند. آيت اللّه‏ سيّد عبدالرسول جهرمى مى‏نويسد:
و لا يخفى أنّ ما ذكره الإمام الصادق عليه ‏السلام في هذا الحديث في شأن النفوس البشريّة، إنّما هو من العلوم الغيبيّة التي يشهد عليها الوجدان و الفطرة السليمة، لماترى أنّها بطبعها مائلة إلى التكبّر و الطغيان إذا زالت عنها الآلام.... فلوكانت ثابتة في محلّها الأرفع ـ خالية عن الألم و الابتلاء ـ كان طغيانها أكثر. (4: ص 11)
معلوم است آنچه امام صادق عليه ‏السلام در اين حديث، در شأن نفوس و ارواح انسانى، بيان داشته، از علوم غيبى است كه وجدان و فطرت بدان شهادت مى‏دهد. زيرا مى‏توان ديد كه نفوس به طبع خودشان ـ آن‏گاه كه ناراحتى نداشته باشند ـ مايل به تكبّر و طغيان‏اند... پس اگر در محلّ بلند خود ثابت بودند و هيچ ناراحتى و ابتلايى هم به آنها نمى‏رسيد، طغيانشان بيشتر مى‏شد.
پس خداى تعالى به خاطر اينكه ارواح دچار گناهى عظيم نشوند، لطفى بزرگ در حقّ آنها كرده و همه را در زندان بدن محبوس داشته است تا طعم فقر را بچشند و از

صفحه از 130