انسان در عالم ذرّ حقيقت و جايگاه قرآنى آن - صفحه 121

عهد و پيمان در عالم ذرّ و ألست يافتيم. ۱ بر همين مبنا، مى‏توان آيات مربوط به فطرى بودن معرفت خداى سبحانه را شاهدى بر وجود عالم ذرّ دانست.

4ـ1ـ2) آيه ذرّ

خداى تعالى مى‏فرمايد:
وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّـتَـهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلَى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ القِـيامَةِ إِنّا كُنّا عَنْ هـذا غافِلِـين أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَكُنّا ذُرِّيَّةً مِن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنا بِما فَعَلَ المُبْطِلُونَ؟ (اعراف (7)/172ـ173)
و يادآور زمانى را كه خداوندگارت از فرزندان آدم، از پشتشان، ذرّيّه آنها را بيرون آورد و آنان را بر خودشان گواه گرفت: آيا من پروردگارتان نيستم؟ گفتند: آرى، شهادت مى‏دهيم؛ تا اينكه روز قيامت نگوييد ما از اين غافل بوديم؛ يا نگوييد كه پدران ما پيش از ما مشرك شدند و ما فرزندان بعد از آنها هستيم. آيا ما را به جهت آنچه باطل‏گرايان انجام داده‏اند، هلاك مى‏كنى؟
نكات اين آيه:
1. خداى متعال، فرزندان بنى‏آدم را در زمانى خاصّ، از پشتشان بيرون كشيد. پس همه انسانها در آن زمان خاصّ با خلقت كامل ـ يعنى مركّب از روح و بدن ـ موجود شدند؛ امّا نه به اندازه‏اى كه در اين دنيا از انسانها مى‏بينيم، بلكه به صورت ذرّه‏اى كوچك. بعد از تعلّق روح هر بدنى به آن و بهره‏مندى از شعور و عقل و اختيار كامل، آنان مورد خطاب مستقيم الاهى قرار گرفتند: أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ: آيا من پروردگار شما نيستم؟ همه در آن زمان گفتند: آرى.
2. اقتضاى خطاب، آن است كه انسان حضور خدا را با خودش بيابد و بدون چنين وجدانى، خطاب بى‏معنا خواهد بود. آن‏گاه كه انسان حضور خدا را با خودش

1.نك: سفينه، ش ۱۳، ص ۱۳ـ۴۰؛ ش ۱۴، ص ۸ـ۴۳.

صفحه از 130