(مائده (5)/95) امام عليه السلام فرمود: «ذو عدل منكم». اين به خاطر خطايى است كه كاتبان در قرائت آن كردهاند.» (همان: ج 8، ص 205)
1ـ1ـ5ـ2ـ3) عرضه حديث بر ائمّه عليهم السلام
اين نوع از مورد صدور احاديث را مىتوان به صورت ذيل دستهبندى كرد:
1ـ1ـ5ـ2ـ3ـ1) عرضه خبرى: گاهى صحابه روايتى را به صورت خبرى، نزد امام عليه السلام بيان مىنمودند و حضرتش آن را به طور مستقيم، تصديق يا تكذيب مىكردند و اگر لازم بود، توضيحاتى بر آن مىافزودند.
مثال: ابوبصير گويد: «ما در حديثى مىگوييم: كسى كه بدون وجود علّتى در حال نشسته نماز بخواند، هر دو ركعت نمازش يك ركعت و هر دو سجدهاش يك سجده است. امام عليه السلام فرمود: اينگونه نيست؛ آن براى شما تمام است.» (همان: ج 3، ص 410)
1ـ1ـ5ـ2ـ3ـ2) عرضه سؤالى
گاهى حديثى به امام عليه السلام عرضه مىشد و درباره آن يا در پى آن، سؤالى مطرح مىشد.
مثال: حسنبن صدقه گويد: «از امام كاظم عليه السلام پرسيدم: يكى از دوستان ما روايت كرده است كه مرد مىتواند با كنيز دختر و كنيز پسرش ازدواج كند. و من دختر و پسرى دارم و دخترم كنيزى دارد كه از مهريهاش براى او خريدهام. آيا آميزش با اين كنيز بر من حلال است؟ فرمود: نه؛ مگر به اجازه دخترت...» (همان: ج 5، ص 471)
1ـ1ـ5ـ2ـ3ـ3) عرضه ضمنى
گاهى در حين جريان يا پرسش سؤالى، حديث به امام عليه السلام عرضه مىشد. مثال: اسماعيل بزيع گويد: «از امام رضا عليه السلام درباره ظروف طلا و نقره سؤال كردم. امام عليه السلام آنها را مكروه دانست. عرض كردم: يكى از دوستان ما روايت كرده است كه امام كاظم عليه السلام آينهاى با روكش نقره داشت. امام عليه السلام فرمود: نه ـ خدا را سپاس ـ فقط حلقه آن از نقره بود و آن نزد من است...» (همان: ج 6، ص 267)