در آياتى چند از كلام اللّه مجيد، واژه سبب به كار رفته است؛ از جمله:
... و آتيناه من كلّ شيءٍ سببا فأتبع سبباً (كهف (18)/84 ـ 85)
... و از هر چيزى، وسيلهاى بدو بخشيديم؛ پس راهى را دنبال كرد.
در اين آيه، براى كلمه سبب، معانى «شناخت، وسيله» و «راه» (16: سبب) ذكر شده است.
و قال فرعون يا هامان ابن لي صرحا لعلّي أبلغ الأسباب أسباب السموات فأطّلع إلى إله موسى... (مؤمن (40)/ 36 و 37)
و فرعون گفت: اى هامان، براى من كاخى بساز، شايد من به آن راهها برسم؛ راههاى دستيابى به آسمانها تا از خداى موسى اطّلاع حاصل كنم... .
در اين آيه، اسباب يعنى: وسايل و اسبابى كه در آسمانها وجود دارند كه توسّط آنها مىتوان آنچه را موسى ادّعا مىكرد، شناخت؛ يا مراد از آن، وسيلههاى رسيدن به آسمانها و راههاى آسمان است.
1ـ2) معنى لغوى ورود
معنى اصلى ورود، به سوى آب رفتن است. (9: ورد) سپس در موارد ديگرى به كار رفته است؛ از جمله: حاضر شدن بر آب براى خوردن از آن (5: ورد)، رسيدن، وارد شدن و پيوستن. (7: ورد)
در آياتى چند از كلام اللّه مجيد، مادّه ورود به كار رفته است؛ از جمله:
و لمّا ورد ماء مدين وجد عليه أمّة من الناس يسقون... (قصص (28)/23)
و چون بر آب مدين رسيد، گروهى از مردم را بر آن يافت كه دامهاى خود را آب مىدادند... .
در اين آيه، واژه وَرَد به معناى نزديك شدن و رسيدن است. (24: ورد)
إنَّكم و ما تعبدون من دون اللّه حصب جهنّم أنتم لها واردون. (انبياء (21)/98)
در حقيقت شما و آنچه غير از خدا مىپرستيد، هيزم دوزخيد. شما در آن وارد