اسباب ورود حديث در كافى - صفحه 85

از حمله دشمن است.» (15: ص 254) با توجّه به ظاهر حديث، اين توهّم ايجاد مى‏شود كه گناه فرار كردن از جايى كه در آن بيمارى طاعون است، مانند گناه فرار كردن از حمله دشمن است؛ امّا با بيان سبب حديث معلوم مى‏شود كه اين حديث مخصوص كسانى است كه در مرزها هستند نه در جاى ديگر.
ابان‏بن عثمان گويد: يكى از اصحاب ما از امام كاظم عليه ‏السلام پرسيد: اگر من در شهرى باشم كه بيمارى طاعون در آن وجود دارد، آيا از شهر بروم؟ فرمود: بله. پرسيد: اگر طاعون در روستا هم باشد و من در آن باشم، از آنجا هم بروم؟ فرمود: بله. عرض كردم: ما حديثى از رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله نقل مى‏كنيم كه فرمود: فرار از طاعون مانند فرار از حمله دشمن است. امام عليه ‏السلام فرمود: رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله اين سخن را درباره كسانى فرموده است كه در مرز، مقابل دشمن‏اند و طاعون در آنجا شايع مى‏شود و آنها مكانهايشان را خالى مى‏كنند و مى‏گريزند. رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله آن حديث را درباره ايشان فرمودند. (همان)

1ـ8ـ3) تقييد مطلق

حديث مطلق حديثى است كه مفاد آن بر كلّيّه مصاديقش قابل اِعمال باشد. حديث مقيّد حديثى است كه دايره مصاديق و افراد مطلق را محدود به شرط يا قيدى مى‏كند و در نتيجه، دايره شمول مطلق را تنگ‏تر مى‏كند تا فقط شامل بعضى از مصاديق شود. (10: ج 1، ص 237)
گاهى حديث مطلق است، امّا قيد يا شرطى يافت مى‏شود كه آن را از اطلاق خارج مى‏كند. اين قيد يا شرط ممكن است در مورد صدور حديث وجود داشته باشد كه با آگاهى از آن، حديث، مقيّد به آن شرط يا قيد مى‏شود.
مثال: «اللّهم من باع رقعة من أرض فلا تبارك فيه: خدايا! هر كس قطعه‏اى از زمين خريد، بركتى در آن قرار نده.» (14: ج 3، ص 170) از ظاهر اين حديث، اطلاق برداشت مى‏شود. گويى كه خريدن مطلق هر زمينى بدون قيد و شرط مبارك نيست؛ امّا با

صفحه از 108