نمىنوشتند و پس از خروج از محضر معصوم عليه السلام در فرصتى مناسب، آن را يادداشت مىكردند. در هنگام نوشتن، حوادث و مطالب پيرامونى آن را نمىنوشتند.
سوم. احتمال دارد بعضى از موارد صدور احاديث، ذكر شده باشند؛ امّا به دلايلى از بين رفته و در نتيجه، توسّط راويان بعدى نقل نشده باشند. مثلاً ممكن است حديثى در مدح يا نكوهش بعضى افراد گفته شده و مورد صدور اشاره به نام آن افراد داشته باشد و مخالفان، مورد صدور آن را حذف كرده باشند.
چهارم. بعضى از موارد صدور كه در آنها سؤال سائل يا وقوع حادثهاى نقل شده است، جزئى و قابل ذكر بودند؛ امّا بعضى از موارد صدور حديث كلّى بودند؛ مانند بحثهاى متوالى درباره يك موضوع نظير جلسههاى ردّ شبهات يا جلسات اصول عقائد... در اين گونه موارد، چون مورد صدور كلّى بودند، در هنگام نقل احاديث چندان مورد توجّه نبودند.
1ـ2ـ3) عوامل ديگر عدم نقل و نگارش مورد صدور احاديث
يكم. جلوگيرى از حصر معنى حديث در مورد صدورش؛
دوم. اجتناب از برداشتهاى سطحى و محدود.
روش صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمّه عليهم السلام به اين صورت بوده است كه ايشان طبق تعاليمى كه از پيشوايان خود گرفته بودند، اعتقاد داشتند توجّه به مورد صدور و نقل آن ممكن است باعث حصر در آن مورد خاص شود. مؤيّد اين بحث آن است كه هيچ يك از معصومين دستور يا تأكيدى مبنى بر نوشتن مورد صدور احاديث نداشتهاند. بنابراين، صحابه براى جلوگيرى از حصر معنى حديث در مورد صدورش و اجتناب از برداشتهاى سطحى و محدود، مورد صدور احاديث را نقل نكردهاند.