1ـ1ـ1ـ1) سؤال و جواب
يكى از انواع سؤالها به اين صورت است كه راوى يا شخص ديگر، جهت يادگيرى يا رفع شبهه، مسئلهاى را خدمت معصوم عليه السلام بيان مىكند و ايشان به صورت روشن و مشخّص، پاسخ خود را بيان مىكنند.
مثال: «عبداللّهبن سنان گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم: آيا محلّ سجده نمازگزار بايد بلندتر از محلّ ايستادنش باشد؟ فرمود: نه؛ ولى مساوى با آن باشد.» (25: ج 3، ص 333)
با توجّه به اين حديث، معلوم مىشود كه ابهامى وجود دارد و با رجوع به مورد صدورش، از بين مىرود.
1ـ1ـ1ـ2) پيشزمينه سؤال
گاهى راوى مستقيما سؤال را بيان نمىكند، بلكه قبلاً به مطالب ديگر اشاره مىكند كه بعضى از آنها پيشزمينه سؤال بودهاند و بعضى ديگر به موقعيّت (حالت، زمان و مكان) طرح سؤال اشاره دارند.
مثال: جميل بن درّاج گويد: «ما به حج رفتيم؛ در حالى كه قبلاً حجّى انجام نداده بوديم. ما چهارده شوط سعى بين صفا و مروه انجام داديم. سپس از امام صادق عليه السلام درباره آن سؤال كردم. امام عليه السلام فرمود: اشكالى ندارد. هفت بارِ آن براى توست و هفت بارِ ديگر از بين مىرود. (همان: ج 4، ص 436)
1ـ1ـ1ـ3) سؤالها و جوابها
گاهى بين راوى و معصوم عليه السلام سؤال و جوابهايى ردّ و بدل شده است كه در اكثر آنها كلام معصوم عليه السلام بدون در نظر گرفتن سؤالها كه نوعى مورد صدور هستند، نامفهوم است. اين پرسش و پاسخ به گونههاى مختلف انجام گرفته است.
1ـ1ـ1ـ3ـ1) آغاز كننده سؤال فردى غير معصوم است.
مثال: عبداللّه بن سنان گويد: «به امام صادق عليه السلام عرض كردم: آيا كسى كه ميّت را