اسباب ورود حديث در كافى - صفحه 97

1ـ1ـ1ـ1) سؤال و جواب
يكى از انواع سؤالها به اين صورت است كه راوى يا شخص ديگر، جهت يادگيرى يا رفع شبهه، مسئله‏اى را خدمت معصوم عليه ‏السلام بيان مى‏كند و ايشان به صورت روشن و مشخّص، پاسخ خود را بيان مى‏كنند.
مثال: «عبداللّه‏بن سنان گويد: از امام صادق عليه ‏السلام پرسيدم: آيا محلّ سجده نمازگزار بايد بلندتر از محلّ ايستادنش باشد؟ فرمود: نه؛ ولى مساوى با آن باشد.» (25: ج 3، ص 333)
با توجّه به اين حديث، معلوم مى‏شود كه ابهامى وجود دارد و با رجوع به مورد صدورش، از بين مى‏رود.
1ـ1ـ1ـ2) پيش‏زمينه سؤال
گاهى راوى مستقيما سؤال را بيان نمى‏كند، بلكه قبلاً به مطالب ديگر اشاره مى‏كند كه بعضى از آنها پيش‏زمينه سؤال بوده‏اند و بعضى ديگر به موقعيّت (حالت، زمان و مكان) طرح سؤال اشاره دارند.
مثال: جميل بن درّاج گويد: «ما به حج رفتيم؛ در حالى كه قبلاً حجّى انجام نداده بوديم. ما چهارده شوط سعى بين صفا و مروه انجام داديم. سپس از امام صادق عليه ‏السلام درباره آن سؤال كردم. امام عليه ‏السلام فرمود: اشكالى ندارد. هفت بارِ آن براى توست و هفت بارِ ديگر از بين مى‏رود. (همان: ج 4، ص 436)
1ـ1ـ1ـ3) سؤالها و جوابها
گاهى بين راوى و معصوم عليه ‏السلام سؤال و جوابهايى ردّ و بدل شده است كه در اكثر آنها كلام معصوم عليه ‏السلام بدون در نظر گرفتن سؤالها كه نوعى مورد صدور هستند، نامفهوم است. اين پرسش و پاسخ به گونه‏هاى مختلف انجام گرفته است.
1ـ1ـ1ـ3ـ1) آغاز كننده سؤال فردى غير معصوم است.
مثال: عبداللّه‏ بن سنان گويد: «به امام صادق عليه ‏السلام عرض كردم: آيا كسى كه ميّت را

صفحه از 108