اسباب ورود حديث در كافى - صفحه 98

غسل مى‏دهد، بايد غسل كند؟ فرمود: بله. گفتم: كسى كه او را وارد قبر مى‏كند؟ فرمود: نه؛ او لباس را مسّ مى‏كند.» (همان: ج 3، ص 161)
در اين گفتگوها اگر حديث را از سؤال جدا كنيم، حديث نامفهوم مى‏شود؛ ولى با آگاهى از مورد صدور حديث، معناى آن كاملاً واضح مى‏شود.
1ـ1ـ1ـ3ـ2) آغاز كننده سؤال معصوم عليه ‏السلام است.
مثال: امام باقر عليه ‏السلام گويد: «حضرت على عليه ‏السلام بر گروهى گذشت كه ملخ مى‏خوردند. امام عليه ‏السلام فرمود: سبحان اللّه‏! شما مُحرِم هستيد؟ گفتند: آن صيد درياست. امام عليه ‏السلام فرمود: همين الآن آنها را در آب بيندازيد.» (همان: ج 4، ص 393)
1ـ1ـ1ـ3ـ3) بيان سخن يا انجام عملى توسّط امام و پرسش راوى
گاهى راوى يا معصوم عليه ‏السلام آغازكننده سؤال نبودند، بلكه معصوم عليه ‏السلام در حالت عادى يا به دنبال جريانى، سخنى مى‏فرمودند و به دنبال آن سؤال و جواب آغاز مى‏شد.
مثال: مفضّل‏بن عمر گويد: «امام صادق عليه ‏السلام فرمود: شايسته نيست كه مؤمن خودش را خوار كند. عرض كردم: چگونه خودش را خوار مى‏كند؟ فرمود: كارى انجام مى‏دهد كه به دنبال آن عذر خواهى مى‏كند.» (همان: ج 5، ص 64)
در اين حديث، امام به صورت مجمل سخن گفته و سپس توضيح داده است. اجمال‏گويى يكى از شيوه‏هايى است كه باعث دقّت مخاطب مى‏شود و موجب مى‏شود كه سؤال‏كننده علّت يا توضيح بيشتر آن را طلب كند.
1ـ1ـ1ـ3ـ4) پاسخهاى بسيار كوتاه
نوع ديگر سؤالها به اين صورت است كه معصومين عليهم ‏السلام به آنها پاسخهاى بسيار كوتاه داده‏اند.
مثال: «سماعه گويد: از امام عليه ‏السلام پرسيدم: آيا سگ را در خانه نگه داريم؟ فرمود: نه.» (25: ج 4، ص 583)

صفحه از 108