غسل مىدهد، بايد غسل كند؟ فرمود: بله. گفتم: كسى كه او را وارد قبر مىكند؟ فرمود: نه؛ او لباس را مسّ مىكند.» (همان: ج 3، ص 161)
در اين گفتگوها اگر حديث را از سؤال جدا كنيم، حديث نامفهوم مىشود؛ ولى با آگاهى از مورد صدور حديث، معناى آن كاملاً واضح مىشود.
1ـ1ـ1ـ3ـ2) آغاز كننده سؤال معصوم عليه السلام است.
مثال: امام باقر عليه السلام گويد: «حضرت على عليه السلام بر گروهى گذشت كه ملخ مىخوردند. امام عليه السلام فرمود: سبحان اللّه! شما مُحرِم هستيد؟ گفتند: آن صيد درياست. امام عليه السلام فرمود: همين الآن آنها را در آب بيندازيد.» (همان: ج 4، ص 393)
1ـ1ـ1ـ3ـ3) بيان سخن يا انجام عملى توسّط امام و پرسش راوى
گاهى راوى يا معصوم عليه السلام آغازكننده سؤال نبودند، بلكه معصوم عليه السلام در حالت عادى يا به دنبال جريانى، سخنى مىفرمودند و به دنبال آن سؤال و جواب آغاز مىشد.
مثال: مفضّلبن عمر گويد: «امام صادق عليه السلام فرمود: شايسته نيست كه مؤمن خودش را خوار كند. عرض كردم: چگونه خودش را خوار مىكند؟ فرمود: كارى انجام مىدهد كه به دنبال آن عذر خواهى مىكند.» (همان: ج 5، ص 64)
در اين حديث، امام به صورت مجمل سخن گفته و سپس توضيح داده است. اجمالگويى يكى از شيوههايى است كه باعث دقّت مخاطب مىشود و موجب مىشود كه سؤالكننده علّت يا توضيح بيشتر آن را طلب كند.
1ـ1ـ1ـ3ـ4) پاسخهاى بسيار كوتاه
نوع ديگر سؤالها به اين صورت است كه معصومين عليهم السلام به آنها پاسخهاى بسيار كوتاه دادهاند.
مثال: «سماعه گويد: از امام عليه السلام پرسيدم: آيا سگ را در خانه نگه داريم؟ فرمود: نه.» (25: ج 4، ص 583)