5ـ 6) خلاصه و جمعبندى
در زمينه مقايسه صحّت دو كتاب، به طور خلاصه و فهرستوار، به مسائل زير توجّه داده شد:
5ـ6ـ1) هر يك از دو كتاب نزد غالب علماى هر مكتب، از نهايت اعتبار برخوردار است. اقوال دانشمندان فريقين، تعابير آنها، خاستگاه و مبانى اين تعبيرات و برخى تجزيه و تحليلها در مورد ميزان اعتبار اقوال، مورد بررسى قرار گرفت.
5ـ 6ـ 2) ملاك و مبناى صحّت
در مورد صحيح بخارى بر دو شرط اسلام و عدالت و وثاقت روات (علاوه بر اتّصال سند) تأكيد مىگردد. (به علاوه، نك: ابن كثير، اختصار علوم الحديث، ص 22 و حاكم نيشابورى، علوم الحديث، ص 301 و شانهچى، علم الحديث، ص 49)
و در مورد كافى (و ساير كتب قدماى شيعه)، مبناى صحّت، حصول اطمينان نسبت به صدور از معصوم با توجّه به جميع قرائن داخلى و خارجى است؛ قرائن مربوط به عدالت يا ثقه بودن راوى يا قرائن معتبر ديگر، مانند تأييد يا موافقت با قرآن، سنّت، عقل و مسلّمات شرع...
5ـ 6ـ 3) پيشر نيز گفتيم علىرغم به كار گرفتن شدّت و غلظت در مبناى صحّت و پافشارى بر اصل عدالت راوى، شخص بخارى در موارد متعدّدى، از شرايط عدالت عدول كرده، سهلانگارى به خرج مىدهد و بر اين اساس، حتّى به اخبار بسيارى از دروغگويان و حتّى وضّاعان حديث اعتماد مىكند! و با چنين تفريطى، مفهوم «صحيح بودن» را از درون تهى كرده، اعتبار «صحيح» خود را پايين مىآورد.
5ـ 6ـ 4) بنا بر آنچه گفته شد، كلينى اساس كار خود را در اخذ حديث از اهل بيت پيامبر عليهم السلام و علماى آل محمد عليهم السلام قرار داده است؛ همانان كه خدا و رسول عليهم السلام و مؤمنان ـ به تصديق فريقين ـ به علم و فضل و عدالت و عصمت آنها گواهى دادهاند. در اين راستا، مرحوم كلينى نه تنها از ثقات معتقدين و ارادتمندان به