نگرشى تطبيقى ـ تحليلى به كافى كلينى و صحيح بخارى - صفحه 48

183). نيز نك: همان: ص 191 تا 241 (در سياق اشكالاتى كه حافظ ابوالحسن دارقطنى و ناقدان ديگر بر احاديث صحيح بخارى وارد كرده‏اند و پاسخ آن)
ـ ابن‏همام در شرح هدايه، اين سخن را كه «اصحّ احاديث آن است كه در صحيح بخارى به تنهايى نقل شده باشد»، ادّعايى باطل و غيرقابل پيروى دانسته است. (8: ص 312)
ـ رشيدرضا، ضمن تأييد سخن ابن‏حجر در اين باره، موارد انتقاد شخص ابن‏حجر و حديثهاى قابل انتقاد را بيش از آن مى‏داند كه ابن‏حجر ذكر كرده است. (21: ج 29، ص 41. نك: 8: ص 302)

3. صحت انتساب كتاب به نويسنده

3ـ1) درباره اينكه: «الكافي» توسّط ابوجعفر محمّدبن يعقوب كلينى تصنيف و تدوين گرديده است، هيچ‏گونه ترديدى وجود ندارد. شيخ نجاشى (م 450)، رجالى بزرگ و متقدّم شيعه كلّيه كتابهاى كافى ۱ را ـ اعم از اصول و فروع و روضه ـ به تفصيل، نام مى‏برد و شيخ طوسى (م 460) نيز اين موارد را در فهرست خود عينا ياد كرده است. به علاوه، از ديرباز همواره نسخه‏هاى متعدّد «كافى» در دست علماى بزرگ، از شيوخ به شاگردان، دست به دست، مى‏گشته و با دقّت هر چه تمام‏تر مورد مقابله و مداقّه علمى و تدريس و تدرّس قرار داشته و نسخه‏هاى معروف علماء در چاپهاى اخير آن مورد استفاده قرار گرفته است. لذا هيچ‏گونه شكّ و شبهه‏اى در اين انتساب نيست؛ بلكه از مصاديق بارز تواتر به حساب مى‏آيد. بررسى خط سير تاريخى اين مطلب براساس اسناد و مدارك و مقايسه نسخ مهم آن از آغاز تاكنون، به تفصيل، مى‏تواند موضوع يك پژوهش مستقلّ باشد.
3ـ2) درباره «صحيح بخارى» بنا بر آنچه مشهور بين دانشمندان عامّه و خاصّه

1.فصول اصلى كافى با نام «كتاب» و زير فصلها با عنوان «باب» نام‏گذارى شده است.

صفحه از 76