نگرشى تطبيقى ـ تحليلى به كافى كلينى و صحيح بخارى - صفحه 49

است، اين كتاب ـ كه اوّلين كتاب از صحاح ستّه اهل سنّت است ـ تأليف ابوعبداللّه‏ محمّدبن اسماعيل بخارى مى‏باشد و نسبت به نقل از بخارى نيز از جانب بعضى علماى عامّه، ادّعاى تواتر شده است. گوييم: اجمالاً چنين تواترى را درباره اصل نگارش كتاب صحيح توسّط بخارى، از روى مكتوبات و مسموعاتى كه در اختيار او بوده، مى‏توان پذيرفت؛ لكن با توجّه به برخى قرائن ـ كه نمونه‏اى از آن را ذيلاً مى‏آوريم ـ مشكل بتوان پذيرفت كه صحيح بخارى موجود در دست ما عينا همان صحيح بخارى اوّليّه است و دست كم ادّعاى تواتر در مورد آن قابل قبول نمى‏باشد. قسطلانى در «إرشاد الساري» گويد:
حافظ ابواسحاق ابراهيم‏بن احمد مستملى و او نيز از ابوالوليد باجى نقل مى‏كند:
من از روى نسخه اصل صحيح بخارى كه در پيش فربرى (كتابدار بخارى) بود، يك نسخه استنساخ كردم. در آن نسخه، چيزهايى ديدم كه هنوز تمام نشده و چيزهايى ديدم كه اصلاً نوشته نشده بود. ما بعضى از اينها را به همديگر افزوديم و منظّم كرديم تا صورت كتاب به خود گرفت و بدين وسيله صحيح بخارى تكميل گرديد. (30: ج 1، ص 23)
حال با توجّه به وجود اشكالاتى از اين دست درباره صحيح بخارى موجود، اين سؤال پيش مى‏آيد كه اين كتاب قبل از تكميل و تنظيم چگونه بوده است؟! و آيا غير از آنچه شخص بخارى از تقطيع و تصفيه احاديث، انجام داده است. (نك: 40: ص 93ـ103) تكميل‏كنندگان بعدى نيز اعمال سليقه كرده‏اند يا نه؟ در هر صورت، دو مطلب مخدوش مى‏گردد: يكى صحّتِ صد در صد انتساب صحيح موجود به شخص بخارى؛ دوم: اعتبار و صحّت تامّ و تمام محتواى آن.
3ـ3) زمان تدوين و تقدّم زمانى
شبهه‏اى وجود ندارد كه نگارش صحيح بخارى اصلى، زمانا مقدّم بر كافى كلينى

صفحه از 76