نگرشى تطبيقى ـ تحليلى به كافى كلينى و صحيح بخارى - صفحه 63

نزد بخارى ـ بر خلاف كلينى ـ عمدتا «راوى محور و سند محور» است و نه تكيه بر متن و موافقت آن با ادلّه عقل و علم و كتاب و سنّت و قرائن متّكى بر اين منابع اصيل. منظور آن نيست كه بخارى به اين مبانى اعتقاد نداشته، بلكه مراد توجّه به آن مطلب است كه تكيه‏گاه بخارى در صحّت حديث، بر ايمان و عدالت و وثوق راويان است و از نظر متن و محتوا مشى او ظاهرا همان مشى اهل حديث از اهل سنّت و پيروى محض از مفاد احاديث منقوله از پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله و صحابه است. اكنون علاوه بر آنچه گفته شد (در شماره 5ـ2ـ2ـ1) برخى از شواهد ضعف در اسناد و راويان صحيح بخارى ـ به استناد اقوال صاحب منظران سنّى ـ ذكر مى‏گردد:
1. ابن‏حجر در مقدّمه فتح‏البارى گويد: «حفّاظ در صد و ده حديث صحيح بخارى ـ كه سى و دو حديث آن را مسلم نيز آورده ـ انتقاد و خرده‏گيرى كرده و صحّت آنها را نپذيرفته‏اند.» وى سيصد نفر از رجال بخارى را نام مى‏برد كه گذشتگان از علماء رجال، آنها را ضعيف و غير قابل اعتماد دانسته‏اند؛ آن‏گاه به دليل ضعف هر يك اشاره مى‏نمايد. (3: ج 2، ص 81 و ص 111ـ183)
قاضى ابوبكر باقلانى، امام الحرمين جوينى، امام محمّد غزالى و... در بعضى از احاديث صحيح بخارى خدشه كرده و آن موارد را غير صحيح و مردود يا غير محفوظ دانسته‏اند. (3: ج 2، ص 2011)
2. محمّد رشيدرضا، دانشمند مصرى، پس از ذكر كلام ابن‏حجر درباره رجال صحيح بخارى (كه قبلاً بدان اشاره شد) از ابن‏حجر نقل مى‏كند:
تعداد احاديثى كه خود من (ابن‏حجر) از آنها انتقاد نموده و غير قابل اعتماد دانسته‏ام و در صحيحين نقل شده، به دويست و ده حديث، بالغ مى‏گردد كه از اين تعداد، بيش از هفتاد حديث را بخارى نقل نموده. (همان: ج 2، ص 81)
رشيدرضا ضمن تأييد نظر ابن‏حجر گويد: موارد انتقاد شخص ابن‏حجر و حديثهاى قابل انتقاد و ايراد، بيش از آن است كه ابن‏حجر نام برده است. البتّه وى

صفحه از 76