مىكوشد كه آنها را توجيه كند؛ لكن مسلّما مواردى هست كه هيچ خوانندهاى را قانع و راضى نخواهد كرد. (8: ص 274)
3. دكتر احمدامين دانشمند معروف مصرى گويد: حفّاظ در حدود 80 تن از رجال بخارى را تضعيف كردهاند و عدّهاى از اين افراد به طور مسلّم، دروغگو و غيرقابل اعتمادند، ولى اشكال كار زمانى شدّت پيدا مىكند كه به سراغ افراد مجهول برويم. يكى از اين افراد «عكرمه» مولى ابنعبّاس است كه با حديث و تفسيرش دنيا را پر كرده است؛ در حالىكه بعضى از علماى رجال، او را دروغگو و از پيروان خوارج دانسته...و از وى دروغهاى فراوانى نقل كردهاند. (احمد امين، ضحى الاسلام، ج 2، ص 8 و 117)
آنگاه احمد امين شواهدى تاريخى در اثبات دروغگويى وى نقل مىكند و مىافزايد: نزد بخارى، راستگويى وى رجحان پيدا كرده و حديثهاى فراوانى از او نقل نموده؛ لكن نزد مسلم، دروغگويى او رجحان يافته است؛ جز يك حديث در باب حج ـ كه در تأييد و تقويت حديث ديگر بوده ـ از او نقل ننموده است.
5ـ2ـ2ـ3) بخارى از راويان ضعيف الايمان وداراى معيار نفاق نقل مىكند.
بنابر روايات متعدّد در خود صحيحين و ساير مدارك، دوستى با ياران پيامبر صلى الله عليه و آله علامت ايمان، و بغض و دشمنى نسبت به آنان علامت نفاق است، و نيز سبّ و لعن يك مسلمان فسق و معصيت و جنگ با او كفر و بىدينى است. نيز از اميرالمؤمنين عليه السلام است كه فرمود:
و الّذي فلق الحبّة و برء النسمة أنّه لعهد النبيّ الأميّ صلى الله عليه و آله إليّ، أن لايحبّنى إلّا مؤمن و لايبغضني إلاّ منافق. (11: ج 1، الايمان؛ 42: باب سباب المسلم فسوق و قتاله كفر، و باب الدليل على أنّ حبّ الأنصار و على عليه السلام من الإيمان، و سنن نسائى، ج 7، ص 2 و 111؛ دوازده حديث)
آنگاه مىبينيم كه ابنحجر با همه اغماضى كه در برابر احاديث صحيح بخارى متنا و سندا از خود نشان مىدهد، تصريح مىكند كه عدّهاى از راويان صحيح