نگرشى تطبيقى ـ تحليلى به كافى كلينى و صحيح بخارى - صفحه 69

متأسّفانه احاديث آنها از امام صادق عليه ‏السلام را وانهاده است.

5ـ3) فاصله تدوين و صدور در احاديث صحيح بخارى

از قرائن ديگرى كه اعتبار و صحّت صحيح بخارى را در مقايسه با كافى زير سؤال مى‏برد، فاصله بين زمان رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله و دوران تدوين حديث پس از يك قرن ممنوعيّت نقل، كتابت و تدوين حديث در بين اهل سنّت است.
ممنوعيّت از كتابت حديث، با فرمان عمربن عبدالعزيز (م 101) خليفه اموى، برداشته شد. وى به اهل مدينه يا والى مدينه، عمروبن حزم، نوشت: «انظروا حديث رسول اللّه‏ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله فاكتبوه فإنّي قد خفت دروس العلم و ذهاب أهله.» (سنن دارمى، ج 1، ص 137؛ 3: ج 1، ص 259)
گفته‏اند: اوّل كسى كه در ميان عامّه، به جمع و نگارش حديث همّت گماشت، ابن‏شهاب زهرى (م 124) بوده (8: ص 260) امّا شمس‏الدين ذهبى شروع عملى تدوين حديث را سال 143 به بعد، توسّط ابن جريح (م 150) و ديگران بيان مى‏كند (همان: ص 264، به نقل از ذهبى. نيز نك: الذهبى،تاريخ الاسلام، ج 9، ص 13؛ السيوطى، تاريخ الخلفاء، ص 101)

5ـ4) اتّكاء به حافظه و نقل به معنى توسّط بخارى

بر مشكل فوق بايد اين مطلب را افزود كه وقتى بين سماع از شيخ و ضبط و نگارش حديث فاصله بيفتد، از اعتبار حديث كاسته مى‏شود. بخارى بر اين نكته اقرار دارد. خطيب بغدادى در اين مورد از بخارى نقل مى‏كند كه گفته است: «من حديثهاى فراوانى را در بصره شنيده‏ام كه در شام نوشته‏ام و حديثهاى فراوانى را در شام شنيده‏ام كه در مصر نوشته‏ام.» وقتى از او سؤال مى‏شود كه اى اباعبداللّه‏ آيا اين حديثها كامل نوشته شده است؟ در جواب ساكت مى‏ماند. (18: ج 2، ص 11؛ 3: مقدّمه، صنف؛ 8: ص 300)

صفحه از 76