متأسّفانه احاديث آنها از امام صادق عليه السلام را وانهاده است.
5ـ3) فاصله تدوين و صدور در احاديث صحيح بخارى
از قرائن ديگرى كه اعتبار و صحّت صحيح بخارى را در مقايسه با كافى زير سؤال مىبرد، فاصله بين زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله و دوران تدوين حديث پس از يك قرن ممنوعيّت نقل، كتابت و تدوين حديث در بين اهل سنّت است.
ممنوعيّت از كتابت حديث، با فرمان عمربن عبدالعزيز (م 101) خليفه اموى، برداشته شد. وى به اهل مدينه يا والى مدينه، عمروبن حزم، نوشت: «انظروا حديث رسول اللّه صلى الله عليه و آله فاكتبوه فإنّي قد خفت دروس العلم و ذهاب أهله.» (سنن دارمى، ج 1، ص 137؛ 3: ج 1، ص 259)
گفتهاند: اوّل كسى كه در ميان عامّه، به جمع و نگارش حديث همّت گماشت، ابنشهاب زهرى (م 124) بوده (8: ص 260) امّا شمسالدين ذهبى شروع عملى تدوين حديث را سال 143 به بعد، توسّط ابن جريح (م 150) و ديگران بيان مىكند (همان: ص 264، به نقل از ذهبى. نيز نك: الذهبى،تاريخ الاسلام، ج 9، ص 13؛ السيوطى، تاريخ الخلفاء، ص 101)
5ـ4) اتّكاء به حافظه و نقل به معنى توسّط بخارى
بر مشكل فوق بايد اين مطلب را افزود كه وقتى بين سماع از شيخ و ضبط و نگارش حديث فاصله بيفتد، از اعتبار حديث كاسته مىشود. بخارى بر اين نكته اقرار دارد. خطيب بغدادى در اين مورد از بخارى نقل مىكند كه گفته است: «من حديثهاى فراوانى را در بصره شنيدهام كه در شام نوشتهام و حديثهاى فراوانى را در شام شنيدهام كه در مصر نوشتهام.» وقتى از او سؤال مىشود كه اى اباعبداللّه آيا اين حديثها كامل نوشته شده است؟ در جواب ساكت مىماند. (18: ج 2، ص 11؛ 3: مقدّمه، صنف؛ 8: ص 300)