تعليقات آيت‏ اللّه‏ جعفرى بر اصول كافى، چهارده باب از كتاب الحجّة - صفحه 17

فرشته‏اى را براى سخن گفتن با او فرستاده باشد؛ چه اين برقرارى ارتباط با فرشته، ديدارى باشد يا فقط شنيدارى، در خواب باشد يا بيدارى. در احاديث قبلى و بعدى، اين نكته كاملاً آشكار است كه امامان، شريعت خود را از حضرت محمّد صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله دريافت كرده‏اند و در جهات ديگر بوده كه آنها از خداوند، وحى‏اى را دريافت مى‏كردند.
ب) در احاديثى كه به آيه 52 سوره الحج اشاره مى‏كند، لغت «محدّث» اضافه شده (همان گونه كه در حديث چهارم باب الفرق بين الرسول و النبيّ و المحدّث آمده است.)
اين لغت، نه تنها به ويژه بوسيله شيعيان به كار مى‏رود، بلكه توسّط برادران سنّى نيز به كار مى‏رود. در حديث از عبداللّه‏بن عباس ـ كه اسناد آن را اهل تسنّن صحيح مى‏دانند ـ نقل شده كه او اين آيه از سوره حج را دقيقا به همين شيوه قرائت مى‏كرده است؛ يعنى با افزودن واژه محدّث. (بخارى، الصحيح، ج 5، ص 15؛ ابن ابى‏داوود، المصاحف، ص 75؛ قرطبى، الجامع‏الاحكام القرآن، ج 2، ص: 80 ـ 79؛ طحاوى، مشكل الاثر، ج 2، ص 259؛ باجى، المعتصر، ج 2، ص 298؛ ابن‏حجر عسقلانى، فتح البارى، ج 8، ص 51؛ عينى، عمده‏القارى، ج 16، ص 199؛ قسطلانى، ارشاد السارى، ج 6، ص 103؛ سيوطى، الدرّ المنثور، ج 4، ص 366؛ آلوسى، روح المعانى، ج 18، ص 186؛ الشوكانى، فتح القدير، ج 3، ص 463) يادآورى مى‏شود كه كلمات اضافى در اين آيه، بخشى از متن قرآن نيستند؛ اگر چه از پيامبر نقل شده‏اند و پيامبر نيز آنها را از خداوند متعال دريافت كرده است. البتّه ضرورى هم نيست كه هر آنچه خداوند به پيامبرش نازل كرده و پيامبرش نيز بازگو نموده، جزئى از قرآن باشد و ممكن است حتّى چيزى باشد كه فورا توسّط پيامبر و به جهت تفسير وحى گفته شده باشد. در اين معنا، بايد به احاديث قدسى توجّه داشت كه خداوند از طريق پيامبرش در مقام اوّل، سخن گفته است و تمام مسلمانان نيز آن را قبول دارند و در عين حال، جزئى از قرآن نيست.
توضيحات كامل قرآن در ادامه خواهد آمد.

صفحه از 20