اينان در ترتيب متفاوت بود؛ امّا در زمان عثمان، رديف سورهها به شكل فعلى رايج شد. (24: ج 1، ص 328؛ 29: ص 27؛ 23: ج 1، ص 346؛ 44: ج 1، ص 43)
گروه دوم: اندكى از متقدّمان، مانند ابنانبارى (271ـ 328)، ابوجعفر احمد النحّاس (م 338) و ابن حمزه كرمانى (م 505) و بسيارى از متأخّرين، بر اين باورند كه: پيامبر اكرم به فرمان پروردگار، در حيات خويش، همه قرآن را در يك مجموعه گرد آورد و جايگاه هر سوره را براى كاتبان وحى، تعيين فرمود كه همين ترتيب فعلى است. حتّى برخى در اين مسئله، راه اغراق پيموده و مدعى شدهاند كه آيات و سور كتاب خدا، به همين نظم و سياق فعلى، در لوح محفوظ موجود بوده است. (24: ج 1، ص 327؛ 29: ص 28)
گروه سوم: نويسندگان و دانشمندان ديگر، ميان دو نظر گذشته را جمع كرده، معتقدند اغلب سورهها در حيات پيامبر، به فرمان ايشان، مرتّب شده و تعدادى از آنها بر اساس اجتهاد صحابه منظّم شدهاند.
اگر چه گرايش باطنى نويسنده، به نظر دوم است؛ امّا شواهد موجود قادر به اثبات كامل آن نيست و شواهد، نظر گروه سوم و حتّى گروه اوّل را بيشتر تأييد مىكند.
6. مناسبت و تناسب ميان سورههاى قرآن
پنج عنوان گذشته مقدّمهاى است براى مسئله ششم كه مراد اصلى اين نوشتار است. از مهمترين دلايلى كه گروه دوم، يعنى طرفداران نظريّه آسمانى بودن ترتيب سورههاى قرآن، بدان استناد نمودهاند، وجود مناسبت صحيح و تناسب دقيق ميان سور است. اينان معتقدند كه همين مناسبت در نظم سورهها، نمونه روشنى از اعجاز الاهى و خارج از توان انسان است. به عنوان نمونه، فخر رازى مىگويد: در اين همبستگى و خويشاوندى ميان سورهها با تأمّل بنگر... تا بدانى كه سامان سورهها بدين شكل، از سوى خدا و به فرمان اوست. (20: ج 32، ص 150)