به تعبير ديگر، اگر موضوع مناسبت بين سورهها اثبات شود، مس8ئله الاهى بودنِ ترتيب سورهها هم تأييد مىگردد و اگر آن مقدّمه اثبات نشود، مبحث فوق از مدار كنونى خارج خواهد شد. قرآنشناسان متأخّر اهل سنّت، تناسب بين آيات و سور را محقّق مىدانند و معتقدند كه مناسبت در لغت به معناى نزديك بودن و خويشاوندى و هم شكلى است و به نوعى، مماثلت در حكم را مىرساند؛ لذا مناسبت امرى عقلانى است كه اگر بر خردها عرضه شود، آن را خواهند پذيرفت؛ و از همين نوع است مناسبت ميان آيات آغاز هر سوره و پايان هر سوره قبل. (24: ج 1، ص 91؛ 27: ج 3، ص 371)
اگر سخن فوق را در يك جمله خلاصه كنيم، چنين مىشود: مناسبت ميان آيهها و سورهها يعنى همسانى، سازگارى، پيوستگى و همبستگىِ عقلپذير و خردپسند، بدان گونه كه اگر جاى هر يك دگرگون شود، اين هماهنگى بر هم مىخورد و آسيب مىبيند. لذا هيچ آيه يا سوره ديگرى، نبايد و نشايد و نتواند جايگزين آن شود.
ابنانبارى در اين مورد مىگويد: ترتيب سورهها مانند آيهها از پيامبر خاتم، يعنى از خداوند است؛ پس اگر كسى مكان سورهها را جا به جا كند، نظم آيات را بر هم زده و چنين كسى به كتاب خدا كافر شده است. (44: ج 1، ص 44؛ 24: ج 1، ص 328) فخر رازى در اينباره مىگويد: قرآن همان گونه كه به خاطر شيوايى كلمات و علوّ معانى معجزه است، به جهت سامان و ترتيب آياتش نيز اعجاز مىكند. (27: ج 3، ص 370 به نقل از مفاتيح الغيب) ابنانبارى و ديگر همفكرانش بر اين باورند كه نحوه قرار گرفتن آيهها و سورهها بدين نظم و نسق كنونى، حاوى نكات و حقايق، و حاكى از رموز و دقايقى است كه به نوبه خود، يكى از وجوه اعجاز قرآن و شاهد بر الاهى بودنِ اين كتاب است، نمىتوان رعايت اين همه اسرار و لطائف را به عقل بشر، حتّى درايت اصحاب پيامبر نسبت داد.
اينك با آگاهى از اين مقدّمات، كتاب «تناسق الدرر في تناسب السور» را ورق