مىزنيم تا دريابيم حافظ سيوطى اين هماهنگيهاى خردپذير را چگونه بيان مىكند و آيا خرد، وجوه تناسب وى را مىپذيرد، يا نه. نخست لازم است كه دو مطلب روشن گردد. اوّل: مناسبت و تناسبِ معقول و خردپذير، چه ويژگيهايى بايد داشته باشد؟ دوم: اين مناسبتها را چه كسانى و با چه ابزارى مىتوانند كشف كنند؟ مثلاً سيوطى كه سردمدار اين گروه است، اين مناسبتها را چگونه كشف كرده است.
مطلب اوّل: ضوابط و شرايطِ مناسبت عقلپسند
عالمان مناسبت را امرى معقول و عقلپسند دانستهاند كه چون بر خردها و عقول عرضه گردد، مقبول افتد. لازمه قبول عقل و اقناع فكر، تحقّق دقيقِ شروط زير است:
شرط اوّل: وجوه كشف شده، بر اصول و قواعد منطقپسند مبتنى باشند؛ بدين معنا كه آن مبانى و وجوه را در سراسر قرآن بتوان محك زد و ترتيب كنونى را نتيجه گرفت؛ نه اينكه در يك مورد، مصداق پيدا كند و در موارد ديگر نه تنها مصداق نيابد، بلكه خلاف آن را نتيجه دهد.
شرط دوم: وجوه مناسبتى كه بين يك سوره و سوره قبلى كشف شده، بايد تنها بين همان دو سوره منحصر گردد؛ پس معنا ندارد كه در چند جاى ديگر قرآن، همان مناسبتها ديده شود؛ زيرا در اين صورت، ضرورتى براى توالىِ دو سوره مورد بحث، پيش نمىآيد.
شرط سوم: تناسب دو سوره را به صرف ارتباط و تشاكل يك يا دو آيه از اين با يك يا دو آيه از آن، نمىتوان اثبات كرد؛ زيرا در سور بزرگ و بلند قرآن، يافتن دو آيه كه به نحوى با هم سازگارى داشته باشند، كارى بس سهل است. به علاوه، يك يا دو آيه در سورههاى بلند، نمىتواند نمايانگر حالت عمومى سوره باشد. پس بايد وجهِ مناسبت، طورى باشد كه شكل كلّى و وضع جمعى آيات را همسان نشان دهد.
شرط چهارم: پيشفرضها و مقدّماتى كه براى معرّفى وجوه مناسبت به كار گرفته