سيزده نكته درباره قرآن - صفحه 55

مى‏خواهد.
قرآن از دو درخت سخن مى‏گويد: يكى شجره طيّبه و ديگرى شجره خبيثه. «ضرب اللّه‏ مثلاً كلمة طيّبة كشجرة طيّبة أصلها ثابت و فرعها في السماء... و مثل كلمة خبيثة كشجرة خبيثة اجتثّت من فوق الأرض ما لها من قرار.» (ابراهيم (14) / 24 ـ 25)
شجره طيّبه، تنه، شاخه‏ها، برگها، ميوه‏ها و ريشه استوار دارد. از آدم تا خاتم ـ صلّى اللّه‏ عليه و آله و عليهم أجمعين ـ همه مصاديق شجره طيّبه‏اند. شجره خبيثه نيز دشمنان نبوّت و امامت‏اند. (16: ج 1، ص 428؛ 17: ج 9، ص 217 ـ 218)
خداى متعال به اين شجره طيّبه نظر مى‏كند و يك سره با او سخن مى‏گويد. او را دلدارى مى‏دهد كه در مقابل آزارهاى قوم خود مأيوس نشود. قصّه‏هاى پيامبران پيشين را در درجه اوّل، براى او مى‏گويد. دستور سلوك به او مى‏دهد. حالات پيامبر را براى مردم بيان مى‏دارد. به بهانه پيغمبر، به ديگران خطاب و عتاب مى‏كند. انواع معاشران (مؤمن و كافر و منافق) را به پيامبر مى‏شناساند. در نقل قصص انبياى پيشين، از پيامبر دلجويى مى‏كند يا قلب او را محكم مى‏دارد. كارهاى آينده منافقان را باز مى‏گويد.
خلاصه، قطب الخطاب قرآن، پيامبر خاتم صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم است. آب حياتى كه از اقيانوس الوهيّت سرازير است، به پاى اين شجره طيّبه ريخته مى‏شود. از نخستين خطاب الاهى كه فرمود: «اقرأ»، تا آخرين لحظات كه فرمود: «اليوم أكملت لكم دينكم» (مائده (5) / 3) محور اصلى خطاب، شخص پيامبر است. در اين ميان، گاهى اوقات با خطابهايى مانند «ولسوف يعطيك ربّك فترضى.» (ضحى (93) / 5) نقطه اوجى در محبّت فوق العاده خداى تعالى به پيامبرش، نشان داده مى‏شود.
حتّى جاهايى كه پرده‏هايى از جلال و قهر خدا را در برابر منكران و معاندان اقوام پيشين باز مى‏گويد، براى تسلّاى پيامبر است. گويى خطاب به حضرتش مى‏فرمايد:



رگ رگ است اين آب شيرين و آب شوراز خلايق مى‏رود تا نفخ صور

صفحه از 75