سيزده نكته درباره قرآن - صفحه 43

نيست. «بل كذّبوا بما لم يحيطوا بعلمه.» (يونس (10) / 39)
كلام بشر، ظاهرى دارد و تمام مى‏شود؛ ولى كلام خدا مانند كلام بشر نيست. ظاهر آن زيبا و باطنش ژرف است. (17: ج 9، ص 17؛ 16: ج 2، ص 589 و 598)
به عنوان مثال، امام باقر عليه ‏السلام در ضمن حديثى مفصّل در تفسير كلمه «الصمد»، دقايقى توحيدى از اين كلمه استخراج مى‏كند. سپس مى‏فرمايد:
اگر براى علمى كه خداى ـ عزّوجلّ ـ به من داده است، حامل مى‏يافتم، توحيد و اسلام و ايمان و دين و شرايع را از كلمه «الصمد» بيرون مى‏آورم. چگونه چنين كنم؟ در حالى كه جدّم اميرالمؤمنين عليه ‏السلام براى علم خود حامل نمى‏يافت تا آنجا كه نفس بلند مى‏كشيد و بر منبر مى‏فرمود: سلوني قبل أن تفقدوني... . (17: ج 3، ص 225)
از اين حديث بر مى‏آيد كه در پنج حرف «الصمد»، حقايق بسيارى نهفته است. چگونه امام معصوم اين حقايق را استخراج مى‏كند؟ اينها رموزى دارد كه نزد اهل بيت است.
قرآن خود را چنين معرّفى مى‏كند:
«ونزّلنا عليك الكتاب تبيانا لكلّ شيء.» (نحل (16) / 89) همه چيز در قرآن آمده است. «كلّ شيء» تعبيرى است كه افاده عموم مى‏كند و عمومش استغراقى است. يعنى همه چيز در قرآن آمده است؛ حتّى حركتهاى امروز دست من. امّا در كجاى قرآن است؟ در باطن قرآن، كه استخراج آن كليد مى‏خواهد. خداوند مى‏فرمايد:
«وعنده مفاتح الغيب لايعلمها إلّا هو.» (انعام (6) / 59) اين كليدها دست خداست كه وقتى به كليددار داد، درِ هر يك از كلمات را با يك كليد مى‏توان گشود و از هر يك، مى‏توان هزار معنى فهميد. هر سال در ليلة القدر، يك دسته كليد به دست امامِ آن زمان مى‏دهند؛ كه مقدّرات مردم بر اساس همين قرآن، براى امام عصر عليه ‏السلام روشن مى‏شود. اين است كه قرآن، كهنه شدنى نيست و هميشه تازه و جديد مى‏شود؛ مانند ماه و خورشيد. آفتاب، هر روز كه بيرون مى‏آيد، نور تازه مى‏دهد. قرآن نيز

صفحه از 75