سيزده نكته درباره قرآن - صفحه 48

مردم دانسته و به جبر افتاده‏اند؛ در حالى كه به بيان امام هادى عليه ‏السلام اين آيه مختصّ اهل بيت عليهم ‏السلام است. (17: ج 25، ص 372) تنها در مورد پيامبر و امامان معصوم عليهم ‏السلام مى‏توان گفت كه مشيّت آنها در تمام موارد، مطابق با مشيّت الاهى است؛ كه تعبيرى ديگر از عصمت كلّيّه آن بزرگواران دارد.
مطمئن باشيد كه اگر امكان داشت بر اساس ظواهر قرآن، تمام حقايق و معارف آن استخراج شود، خيلى از فرقه‏ها اين كار را كرده بودند؛ در حالى كه عجز آنها از اين هدف را به روشنى مى‏بينيم.
اساسا متكلّم به اين كلام، متعمّد بوده كه تعويل به منفصل كند. تعويل بر منفصل، يكى از محسّنات كلاميّه است؛ يعنى گوينده بخشى از مرادش را در دهان و كلام غير خود بگذارد يا خودش پاره‏اى از كلام را به جاى ديگرى و زمان ديگرى احاله كند. قرآن در فهماندن مقاصد خود، اين كار را كرده است. در آيه 7 سوره آل عمران، آيات را به دو گروه تقسيم مى‏كند: محكمات و متشابهات.
تأويل آن را به خداوند متعال و سپس به «راسخون في العلم» سپرده است (حرف «واو» در عبارت «ما يعلم تأويله إلّا اللّه‏ و الراسخون في العلم»، واوِ عاطفه است). راسخون فى العلم كيان‏اند؟ گواه عاشق صادق در آستين باشد. مى‏توانيم در طول تاريخ اسلام جست و جو كنيم و ببينيم چه كسانى حقايق قرآن را بيان كرده‏اند و چه كسانى همچون آهو، پاى در گِل باقى مانده‏اند. يك مثال در اينجا بزنيم:
در مورد آيه «من دخله كان آمنا» (آل عمران (3) / 97) نظر قتاده و ابوحنيفه ـ بر اساس دو روايت مختلف ـ اين بود كه اين آيه در مورد مسجد الحرام است و مراد آن، امنيّت از قتل است. امام صادق و امام باقر عليهماالسلام از آن دو تن پرسيدند: پس چگونه در دوره عبدالملك و حجّاج، مسجد الحرام را آتش زدند و مردم را در آنجا كشتند؟ سپس امام عليه ‏السلام توضيح داد كه مراد از امنيّت، امنيّت از كفر و ضلالت است كه هر كس با قبول ولايت اهل بيت عليهم ‏السلام به آن خانه در آيد، از ضلالت در امان بماند.

صفحه از 75