11ـ1) فضيلت و ارزش سوره توحيد
يكى از مجملات قرآن، سوره توحيد است. امام صادق عليه السلام بر خواندن آن تأكيد داشته و فرمودهاند: هر كس يك هفته بر او بگذرد، امّا اين سوره را نخواند (و بميرد)، بر دين ابىلهب مُرده است. (12: ص 127)
همچنين فرمودهاند: هر كه اين سوره را يك بار در نمازهاى شبانه روزش نخواند، به او گفته مىشود كه تو در زمره نمازگزاران نيستى. (همان: ص 127)
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: وقتى كسى وارد خانهاش شد، به خانوادهاش سلام دهد و بگويد: «السلام عليكم.» اگر خانوادهاى ندارد، بگويد: «السلام علينا من ربّنا» و سوره توحيد را بخواند؛ با اين كار، فقر را از خانهاش دور مىسازد. (14: ج 5، ص 323) اين سوره زمانى نازل شد كه يهوديها ـ كه در وصف خداوند و نسبت دادن او يد طولايى دارند ـ از پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله وسلم خواستند كه خدايش را وصف كند. پيامبر سخنى نگفت تا سوره نازل شد. (17: ج 82، ص 52 ـ 53)
11ـ2) كلمه هو
در اين سوره، كلمه «هو» را داريم. اصل هُوَ، «هُ» است؛ يعنى يك حرف هاء با اشباع واو. يك حرف «ه» ـ كه صدر و ذيل و مبدأ و منتها ندارد ـ به بيان حضرت باقر العلوم عليه السلام تنبيه است بر يك معناى ثابت. (11: ص 88 ـ 89) واو كه اشباع هاء و به قولى ساقط است؛ لذا در ضماير «هما» و «هم» ساقط مىشود. در «هو» ـ كه ضمير مذكّر است ـ اين واو زائد، اثبات ثابت است؛ آن ثابتى كه به توسّط «هُ» و «هِ» و «ها» و «هى» بدان تنبيه مىشود. «آهيا شراهيا» (اسماء خداوند در زبان عبرى كه در دعاى سمات نيز بدان اشاره مىشود) از همين جاست. «هِيَ» همين هِ است. «هو» از مهمترين اسماء اللّه است كه حضرت خضر در دعايى كه يك شب مانده به جنگ بدر، به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام آموخت، فرمود: يا هو، يا من هو، يا من لا هو إلّا هو. حضرت خضر اين دعا را به اميرالمؤمنين آموخت تا بدان بر دشمن يارى شود.