سيزده نكته درباره قرآن - صفحه 61

اشتقاق «اللّه‏» چگونه است؟ علماى ما، اللّه‏ را از «اَلَهَ» مشتقّ مى‏دانند كه به معناى تحيّر است. مى‏گويند: اللّه‏، يعنى آن ذاتى كه در فطرت همه، او را مى‏يابيم؛ امّا نمى‏دانيم كيست و چيست.
وجدان حقّ متعال، بدون كيفيّت، وجدان تحيّرانگيز است. حتّى شخص اوّل عالم، يعنى خاتم الانبياء صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم در مورد خدا حيران است.
شاعر عرب گويد:



فيك يا أُعجوبة الكون غدا الفكر كليلاأنت حيّرت ذوي اللُّبّ و بَلبَلت العقولا

كلّما أقدم فكري فيك شبرا، فرّ ميلا (1: ج 13، ص 51)
شاعر پارسى گويد:



به عقل، نازى حكيم، تا كى؟به فكرت اين ره، نمى‏شود طى


به كُنه ذاتش خرد برد پىاگر رسد خس به قعر دريا

من مى‏گويم: شايد كاه به قعر دريا برسد (اين امر عقلاً محال نيست) ولى رسيدن خرد انسان به كُنه ذات خدا محال است.

11ـ4) كلمه احد

احد يعنى اينكه خداوند، شبيه و عديل ندارد كلمه «واحد» گاهى به معناى عددى آن اطلاق مى‏شود؛ يعنى در برابر آن، اثنين و ثلاث گفته مى‏شود؛ ولى هيچ وقت نمى‏گويند: احد، اثنان. احد يعنى يكتا و بى همتا؛ چون خداوند سنخ ممكنات نيست. به همين دليل، تشكيك در وجود غلط است. زيرا اگر تشكيك در وجود باشد و خدا حقيقت وجود و مرتبه كامله‏اش باشد، خدا احد نمى‏شود و شبيه پيدا مى‏كند؛ گر چه شباهت در اصل وجود باشد. در روايات ما آمده است: «كنهه تفريق بينه و بين خلقه.» (10: ج 1، ص 151). حتّى اگر اطلاق شى‏ء بر او شود، از ضيق كلام است و لذا در روايات مى‏فرمايد: «شيء لا كالأشياء.» (17: ج 3، ص 262)

صفحه از 75