دارد، ولى نمىبيند؛ در همان موقع، زبان هم هست؛ ولى نمىتواند سخن بگويد. وقتى مىپرسند: «لمن الملك اليوم؟» يعنى اكنون كه مالكيّتهاى عَرَضى رفته، مالكيّتهاى حقيقى مىماند. آن زمان به وجود مقدّس حضرت خاتم النبييّن صلى الله عليه و آله وسلمـ كه «وجه اللّه الباقى بعد فناء كلّ شيء» اوست ـ اجازه جواب مىدهند؛ چون ايشان وجه خداست و باقى به بقاء خداست. ايشان از طرف تمام ما سوى اللّه عرضه مىدارد: «للّه الواحد القهّار.» اين درسى بزرگ است به ما كه مالك خود نيستيم و مالكيّت ما محدود و عَرَضى است.
حرف صاد، اشاره به صدق خداست. امام باقر عليه السلام فرمود: «صاد دليل است بر اينكه خداى ـ عزّوجلّ ـ صادق است؛ گفتارش صدق و كلامش صدق است؛ بندگان خود را از روى صدق، به پيروى صدق فرا خوانده و از روى صدق، به دارالصدق وعده داده است.» (11: ص 92)
توضيح اينكه: غير خدا، هر چه هست، باطل است و واقعيّت نداردو لبيد، شاعر عرب، گفته است:
ألا كلّ شيء ما خلا اللّه باطلو كلّ نعيم لا محالة زائل
(17: ج 67، ص 295)
در حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم آمده كه اين كلمه، صادقانهترين كلامى است كه عرب گفته است. (همان)
در واقعيّت هم خدا واحد و متفرّد است؛ به اين دليل، گفتهاند:
كلّ ما في الكون وهم أو خيالأو عكوس في المرايا أو ظلال
(6: ص 181)
البتّه موجودات، واقعيّت ظليّه دارند كه واقعيّت ظليّه آنها ظلّ واقعيّت است.
در مورد حرف ميم، امام باقر عليه السلام مىفرمايد: «ميم دليل بر ملك اوست و دلالت دارد بر اينكه آن ملك حقّ است كه پيوسته بوده و هست و زوال ندارد.» (11: ص 92)