الزمان و ائمّه اطهار عليهم السلام ببرد. بعد از چند روز، ديد كه نه تنها براى نماز شب بيدار نمىشود، بلكه گاهى براى نماز صبح نيز بيدار نمىشد؛ به دليل خواب خرگوشى. درِ خانه خدا رفت و به سوز و گداز افتاد. مثل زنِ جوانمرده بر درگاه خدا گريه كرد. به او فهماندند كه مگر تو نمىخواستى به راه ائمّه اطهار عليهم السلام بيفتى؟ ما هم خواستهات را پاسخ داديم. به ياد بياور كه وقتى آن قدرت را داشتى، همين گونه مىسوختى و خود را گداى خدا مىديدى؟
در حديث از امام صادق عليه السلام آمده كه ثروتهاى فراوان به خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله وسلمعرضه شد. پيامبر فرمود: اين مال و منال را نمىخواهم؛ بلكه مىخواهم يك روز گرسنه باشم تا بر درِ خانه خدا گدايى كنم؛ روز ديگر، سير باشم تا شكر خدا بگويم. (16: ج 8، ص 131)
پيغمبر ما عبوديّت را دوست مىداشت. عبوديّت من مولويّت خدا را نشان مىدهد. فقر و ذلّت ما غنا و عزّت الاهى را آشكار مىسازد. زمانى كه سالك قوّه و دارايى دارد، نه آن عبوديّت را مىفهمد و نه آن مولويّت بر او آشكار مىشود؛ در حالى كه در حديث قدسى است كه خداوند متعال به حضرت موسى على نبيّنا و آله و عليه السلام فرمود كه حتّى نمك آش خود را از خدا بخواه. (17: ج 90، ص 303)
آن گريههاى شبانه اميرالمؤمنين و امام سجّاد و ديگر ائمّه اطهار عليهم السلام بر درِ خانه خداست و اين، ادّعاهاى بايزيد بسطامى كه مىگفت: «لا إله إلّا أنا. لوائي أعظم من لواء محمّد صلى الله عليه و آله وسلم.» (15: ج 1، ص 163) در حالى كه المؤمنين عليه السلام فرمود: «أنا عبد من عبيد محمّد صلى الله عليه و آله وسلم». (16: ج 1، ص 89)
سوم: نتيجه اين استغنا و احساس قدرت، اين است كه هر فرقهاى فرقه ديگر را قبول ندارد و خود را همه كاره مىداند؛ چون همه دكّان دارند و حتّى در اين قدرت باطنى، بدتر از صاحبان قدرت ظاهرى، مردم را گرفتار مىكنند و به جان هم مىاندازند. چنين مىشود كه يكى از مشايخ در مورد علّت يكى از همين درگيريها