سيزده نكته درباره قرآن - صفحه 72

خلفه، تنزيل من حكيم حميد.» (فصّلت (41) / 42)
باطل به آن راه نمى‏يابد؛ نه باطلهاى پيش از آن، مثل پيروان كتابهاى آسمانى تحريف شده يهود و نصارا، و نه باطلهاى پس از نزول آن، كه گروه‏هاى مختلفى هستند و هر روز مى‏آيند و مى‏روند.
قرآن محكم است؛ ولى در باطن خود مفصّلاتى دارد كه اين باطن را خداى حكيم خبير باز مى‏گويد. اين علم الاهى نزد پيامبر خدا و امامان هدى عليهم ‏السلام است كه براى مردم بيان مى‏كنند. كلمه «ثمّ» در عبارت «ثمّ فصّلت» نكته‏ها دارد. قرآن ادّعا دارد كه همه چيز را تبيين كرده و هيچ مطلبى را فروگذار نكرده است:
«ما فرّطنا في الكتاب من شيء.» (انعام (6) / 38)
«نزّلنا عليك الكتاب تبيانا لكلّ شيء.» (نحل (16) / 89)
ولى بيان تفصيلها و جزئيّات را به پيامبر و اهل بيت عليهم ‏السلام واگذاشته است. كلمه «ثمّ» در آيه «ثمّ فصّلت» نيز به اين معنى اشاره دارد.
يكى از اين مفصّلات و بواطن، تأمين نيازهاى انسان در دنيا و آخرت است. در اين بخش، به چند علم كه از قرآن نشأت گرفته و تفصيل آن در كلام مفسّران آسمانى آن آمده، در حدّ بسيار كلّى، اشاره مى‏شود.

13ـ1) علم نحو

اميرالمؤمنين عليه ‏السلام ديد كه گروهى اين آيه قرآن را مى‏خوانند: «أنّ اللّه‏ بريء من المشركين و رسوله.» (توبه (9) / 3) ولى آن را غلط مى‏خوانند؛ به گونه‏اى كه معناى آيه تغيير مى‏يابد و به كفر مى‏انجامد. به همين سبب، ابوالاسود دُؤلى را خواست و با سخنانى كه به او فرمود، علم نحو را بنياد نهاد. فرمود:
الكلام كلّه على ثلاث: اسم و فعل و حرف. الاسم: ما أنبأ عن المسّمى. والفعل: ما أنبأ عن حركة المسمّى والحرف: ما أوجد معنى في غيره. (17: ج 40، ص 162).
رسم بزرگان اين است كه كوتاه سخن مى‏گويند و در مرحله بعد، تفصيل همان

صفحه از 75