2ـ 3) شيخ مظفّر
شيخ محمّد حسن مظفّر گويد: «متّقى هندى حديث را در كنزالعمّال، از مسند احمد و نيز از طبرى آورده و روايت طبرى را صحيح دانسته است. وى همچنين، از طحاوى و ضياء در برگزيده خود نقل كرده است. متّقى در ابتداى كتاب كنزالعمّال، صحّت تمام روايت ضياء را به نقل از كتاب سيوطى در ديباچه جمع الجوامع آورده است.» (72: ج 2، ص 233)
2ـ 4) شيخ مفيد
شيخ مفيد نيز حديث را مانند طبرى نقل كرده، گويد: «اين مطلب در حديث الدار است كه ناقدان آثار، بر صحّت آن اجماع كردهاند.» (73: ص 49ـ 50)
2ـ 5) ابوالصلاح حلبى
ابوالصلاح گويد: ناقلان از فريقين، بر اين نقل اتّفاق دارند؛ همانگونه كه بر نقل معجزات ديگر اتّفاق نظر دارند. (33: ص 135) شيخ حرّ عاملى، از همين كتاب نقل مىكند كه: «عالمانِ اهل قبله، بر حديث يوم الدار اجماع كردهاند.» (30: ج 2، ص 288).
2ـ 6) قاضى نعمان
ابوحنيفه قاضى نعمان مغربى (م 363) گويد: نصّ پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمبر على عليه السلام به وصيّت و خلافت و امارت مؤمنان... خبرى مشهور است.» قاضى نعمان به اين نكته اشاره مىكند كه بيشتر اصحاب حديث آن را روايت كردهاند؛ از جمله: محمّدبن جرير طبرى كه در كتاب مربوط به فضايل على عليه السلام حديث را آورده است. طبرى يكى از دانشمندان اهل تسنّن در بغداد است كه از نظر علم و حديث و فقه، نزد آنان قرب زمانى دارد. قاضى نعمان مىافزايد: «طبرى آن حديث را از راههاى مختلف غير از اين طريق روايت كرده است. اگر نام آن راويان را ياد كنم، خود به كتابى جداگانه نياز دارد. به هر حال، حديث يوم الدار از مشهورترين و روشنترين و