حديث را نيز از طبرى نقل كرده باشد. (3: ج 2، ص 62)
3. ابنكثير دمشقى در البدايه و النهايه؛ به نقل از بيهقى در كتاب الدلائل و طبرى. وى نيز جمله آخر را «أخي و كذا و كذا» آورده است. ۱ (18: ج 3، ص 39)
4. ابنكثير، سيرة ابىالفداء (15: ج 1، ص 224)؛ از طبرى و بيهقى.
5. حلبى، سيره (32: ج 1، ص 322). جمله آخر در اين منبع چنين است: «برادر، وزير و جانشين من بعد از من باشد... اى على! تو برادر، وزير، وصى، وارث و جانشين من پس از من هستى.»
6. دحلان، سيرة. (39: ج 1، ص 196)
7. ابنابىالحديد، شرح نهجالبلاغه (1: ج 13، ص 211)، به نقل از تاريخ طبرى.
8. همو، همان كتاب (1: 13، ص 244) به نقل از «نقض العثمانيّة» ابوجعفر اسكافى.
9. نووى، مراح لبيد. (75: ج 2، 118)
10. خازن، تفسير خازن. (37: ج 3، ص 127)
11. بغوى، معالم التنزيل. (25: ج 3، ص 341)
12. ابنكثير، تفسير (16: ج 3، ص 351) به نقل از تفسير طبرى.
13. ابنعساكر، تاريخ دمشق. (14: ج 1، ص 87)
14. متّقى هندى، كنز العمّال (65: ج 15، ص 115) به نقل از ابناسحاق، طبرى، ابنمردويه، ابنابىحاتم، ابونعيم، بيهقى.
15. همو، همان كتاب (65: ج 15، ص 130) به نقل از ابنمردويه.
1.ذهبى حديث را به همين صورت (با اسقاط بعضى كلمات)، در تاريخ خود (۴۱: ۱۴۴ ـ ۱۴۵) مانند ابنكثير آورده است. بنگريد: قوشچى (۶۲: ۴۰۱)؛ هيكل (۷۷: ۱۰۴). منبع اخير، در چاپ اوّل آورده ولى در چاپ بعدى حذف كرده است؛ حرّ عاملى (۳۰: ج ۱، ص ۲۵۵، رقم ۳۲۷)؛ بياضى (۲۶: ج ۱، ص ۳۲۵، به همين الفاظ نقل از: معالم فرّاء)؛ حلّى (۳۴: ۳۲۱، به نقل از ابنابىالحديد)؛ امين (۲۱: ج ۱، ص ۲۳۰، به نقل از تاريخ و تفسير طبرى)؛ مفيد (۷۳: ج ۱، ص ۴۹). شيخ طوسى در تلخيص الشافى (۵۷: ج ۲، ص۵۷) به حديث استدلال كرده و در هامش كتاب، منابع آن نقل شده است. همچنين ابوالصلاح حلبى در تقريب المعارف (۳۳: ص ۱۳۵) پس از نقل حديث آورده است: «راويان حديث از فريقين (شيعه و سنّى) بر اين حديث مانند معجزات ديگر، اتّفاق نظر دارند. ابنطاووس نيز اين حديث را در كتاب «الرّد على العثمانيّة» از براءبن عازب، نقل كرده است. (بنگريد: ۱۳: ص ۱۲۹).