4ـ 10) سيّد عبداللّه شبّر (م 1242)
ايشان بعد از ذكر آيات قرآنى و رواياتى از اهل بيت عليهم السلام در باب تذكّر به خداوند سبحانه مىنويسد:
 قد ظهر من ذلك أنّ الحقّ الحقيق أنّ التصديق بوجود اللّه تعالى بل توحيده أمر جبلّيّ قد فطر الناس عليه؛ كما قال اللّه تعالى: «فطرة اللّه التي فطر الناس عليها» . و لذلك ترى الناس عند الوقوع في الأهوال و صحاب الأحوال يتوكّلون بحسب هممهم عليه و يتوجّهون في جميع أمورهم إليه و تعتقدون أنّ في الخارج مسبّباً لتلك الأسباب و مسهلاً لتلك الصحاب و هم مجبولون على ذلك و معترفون بما هنالك و إن لميتفطّنوا لذلك. و يشهد لذلك قوله تعالى: «و لئن سألتهم من خلق السماوات و الأرض ليقولنّ اللّه...» (7: ص 8)
 از آنچه نقل شد، روشن گرديد كه حق آن است كه تصديق وجود خداى تعالى، بلكه توحيد او امرى فطرى است كه خداوند مردم را بر آن مفطور كرده است؛ چنانكه خداى تعالى مىفرمايد: «فطرت خدا كه مردم را بر آن آفريده است.» و به همين جهت است كه مىبينى مردم به هنگام وحشت و شدائد با تمام وجود خويش به او توكّل مىكنند و در همه امور، متوجّه او مىگردند و معتقد مىشوند كه در واقع، مسبّبى براى اين اسباب و آسان كنندهاى براى اين سختيها وجود دارد و آنان مفطور بر اين هستند و معترفاند به آنچه در آنجاست؛ اگر چه آن را نفهمند. شاهد اين مطلب آيه شريفه «و اگر از آنان بپرسى كه آسمانها و زمين را چه كسى خلق كرده است، خواهند گفت: خدا...» است.
 سپس ايشان آيات و رواياتى در اين زمينه، نقل مىكند و مىنويسد:
 و لهذا جعلت الناس معذورين في تركهم اكتساب المعرفة باللّه تعالى متروكين على ما فطروا عليه مرضيّاً عنهم بمجرّد الإقرار بالقول و لميكلّفوا بالاستدلالات العلميّة في ذلك.»... أقول: و يمكن ادّعاء أنّ وجود الصانع فطريّ بالنسبة إلى البهائم و سائر الحيوان فضلاً عن أفراد الانسان. (همان:10)
 وبه همين جهت است كه مردم درترك كسب معرفت خدامعذورند وخداونداز آنان به همان معرفت فطرى بااقرارزبانى،راضىاست وايشان رابه استدلالهاى