معرفت فطرى در احاديث ـ بررسى آراى دانشمندان - صفحه 11

هيچ مولودى به دنيا نمى‏آيد، جز بر فطرت؛ پس پدر و مادرش او را يهودى و نصرانى و مجوسى مى‏كنند.
در حديثى ديگر، امام باقر عليه ‏السلام قسمت اوّل اين حديث را از پيامبر گرامى اسلام صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمنقل و سپس آن را معنا مى‏كند.
كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ؛ يَعْنِي الـْمَعْرِفَةَ بِأَنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ خَالِقُهُ. كَذَلِكَ قَوْلُهُ«وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللّهُ». (۱۰:ص ۳۳۱)رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمفرمود:هرمولودى برفطرت متولّد مى‏شود؛ يعنى بر معرفت به اينكه خدا خالق اوست. پس آيه شريفه«واگرازآنان سؤال كنى‏كه‏آسمانهاوزمين راچه‏كسى آفريده‏است،قطعاً خواهند گفت: خدا»هم همين مطلب رابيان مى‏كند.
پس اين روايت هم به روشنى، بيان مى‏كند كه همه انسانها با معرفت خداوند سبحانه به دنياپامى‏گذارند واين‏گونه نيست كه فرزند آدم هيچ گونه معرفتى نسبت به خداوند متعال نداشته باشد؛ولى چنانچه درگفتارقبل گفتيم، وجوداين معرفت بدان معنانيست كه‏اگرانسان بدون هيچ‏گونه‏ارتباط باتعاليم حجج‏الاهى‏رشد كند، خداشناس مى‏شود واورابندگى مى‏كند؛بلكه لازم‏است‏اين معرفت‏به توسّط معلّمان الاهى به انسان تذكّر داده شود تا او به آنچه در حقيقت وجود خويش با آن آشنا بود؛ متوجّه گردد.حال اگربه جاى معلّم الاهى تربيت فرزند انسان را معلّمى غير الاهى بر عهده بگيرد، مسلّم‏است كه نه تنها وى رابه آنچه مفطوربه معرفت اوست متوجّه نخواهد كرد،بلكه اورابه خداى يهوديان و نصرانيان و مجوسيان‏ـ كه با اوهام خود ساخته‏اندـ منحرف خواهدكرد. لذا انسان در چنين شرايطى، به هيچ وجه، به خداى واحد يگانه‏ـ كه خالق حقيقى و شايسته بندگى است‏ـ متوجّه و متنبّه نخواهد شد.
پس مراد از يهودى و نصرانى و مجوسى شدن به توسّط پدر و مادر، اين نيست كه انسان به خدايى كه حضرت موسى و حضرت عيسى بشر را به آن خوانده‏اند معتقد مى‏شود؛ بلكه مقصود آن است كه او از دين الاهى يعنى اسلام‏ـ كه دين همه انبياى الاهى است‏ـ منحرف مى‏شود. زيرا بديهى است كه همه انبياى الاهى با

صفحه از 42