معرفت فطرى در احاديث ـ بررسى آراى دانشمندان - صفحه 15

خداوند حكيم به آنان رسيده، پس تنها شيعه است كه بر پيمان توحيد استوار و بدان وفادار مانده است و به آن اعتقاد دارد.

حديث هفتم: امام باقر عليه ‏السلام مى‏فرمايد:

كَانَتْ شَرِيعَةُ نُوحٍ عليه ‏السلام أَنْ يُعْبَدَ اللَّهُ بِالتَّوْحِيدِ وَ الْإِخْلَاصِ وَ خَلْعِ الْأَنْدَادِ وَ هِيَ الْفِطْرَةُ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا وَ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَهُ عَلَى نُوحٍ عليه ‏السلام وَ عَلَى النَّبِيِّينَ عليهم ‏السلام أَنْ يَعْبُدُوا اللّه‏َ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ لايُشْرِكُوا بِهِ شَيْئا.(۱۹: ج۸، ص۲۸۳) شريعت نوح عليه ‏السلام آن است كه خداوند به توحيد و اخلاص و كنار زدن شريكها عبادت شود و اين همان فطرتى است كه خداوند مردم را بر آن مفطور كرده و از نوح و ديگر پيامبران عليهم ‏السلام بر آن پيمان گرفته كه خدا را عبادت كنند و چيزى را شريك او نگردانند.
اين حديث شريف هم فطرى بودن توحيد و نفى شرك و اخلاص در بندگى خداوند سبحانه را به روشنى بيان كرده، تأكيد مى‏كند كه خداوند حكيم بر اين امر از پيامبرانش هم، عهد و پيمان گرفته است.

حديث هشتم: امام صادق عليه ‏السلام مى‏فرمايد:

كَانَ إِبْرَاهِيمُ عليه ‏السلام فِي شَبِيبَتِهِ عَلَى الْفِطْرَةِ الَّتِي فَطَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْخَلْقَ عَلَيْهَا حَتَّى هَدَاهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَى دِينِهِ وَ اجْتَبَاه. (19: ج 8، ص 370) ابراهيم عليه ‏السلام در جوانى، بر فطرتى بود كه خدا خلق را بر آن آفريده است تا اينكه خداى تعالى او را به دين خود هدايت كرد و به نبوّت برگزيد.
در گفتار قبل، در تفسير آيه «كان النّاسُ أمّةً واحِدَةً» روايتى نقل كرديم كه مردم قبل از نوح ضلّال بودند؛ يعنى:
لم يكونواعلى هدًى؛كانواعلى فطرة اللّه‏ التي فطرهم عليهالاتبديل‏لخلق اللّه‏؛و لم‏يكونواليهتدواحتّى يهديهم‏اللّه‏.أماتسمع يقول إبراهيم«لَئِنْ لَمْ‏يَهْدِنِي رَبِّي لَأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضّالِّينَ؟» أي: ناسيا للميثاق.(17:ج1، ص 105) آنان نه بر هدايت، بلكه بر فطرتى كه خدا بر آن مفطورشان كرده است، بودند. خلق خدا را تبديلى نيست. هدايت پيدا نمى‏كنند تا اينكه خداوند هدايتشان كند. آيا نشنيدى ابراهيم عليه ‏السلام مى‏گويد: «بى‏گمان، اگر پروردگارم مرا هدايت نكند از

صفحه از 42