معرفت فطرى در احاديث ـ بررسى آراى دانشمندان - صفحه 16

گروه گمشدگان خواهم بود»؟ يعنى فراموش كننده ميثاق.
اگر اين حديث و احاديث ديگرى كه به همين مضمون است، در كنار حديث مورد بحث قرار داده شود، اين نتيجه را مى‏دهد كه حضرت ابراهيم در جوانى، بر فطرت الاهى‏اى بود كه خلق برآن مفطور شده‏اند؛ يعنى وى در فراموشى ميثاق به سر مى‏برده است تا اينكه خداوند متعال او را به دين خويش هدايت كرد و به نبوّت برگزيد؛ ولى از آنجا كه در اين حديث شريف، هدايت به دين خدا و نبوّت بعد از جوانى مطرح شده است، معلوم مى‏شود كه مراد از فطرت در اين روايت با روايات ديگر متفاوت است. با جمع ميان اين روايات، مى‏توان به اين نتيجه رسيد كه فطرت و هدايت درجات و مراتب متفاوت دارد و آدمى در هر مرتبه از هدايت، نسبت به مرتبه‏ى بعدى، بر فطرتى است كه خداوند انسانها را بر آن مفطور كرده است؛ يعنى تا خداوند آن مرتبه خاص از هدايت را اعطا نكرده باشد، آدمى نسبت به آن بى‏توجّه و غافل است؛ ولى حقيقت آن را داراست. يعنى حتّى اين مرتبه عالى از هدايت را در حقيقت خود دارد؛ ولى نسبت به آن در غفلت و فراموشى است تا اينكه خداوند سبحانه او را به آن نايل كند. با توجّه به اينكه اين هدايت در مورد حضرت ابراهيم عليه ‏السلام در كنار گزينش به نبوّت قرار گرفته است، روشن مى‏شود كه مراد از هدايت در اين حديث شريف، مراتب عالى آن است.

حديث نهم: امام رضا عليه ‏السلام مى‏فرمايد:

الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمـُلْهِمِ عِبَادَهُ حَمْدَهُ وَ فَاطِرِهِمْ عَلَى مَعْرِفَةِ رُبُوبِيَّتِه.(۲۱: ج۴، ص۲۸۴) ستايش خداى راست؛ الهام‏كننده ستايش خود به بندگانش و آفريننده آنان بر معرفت ربوبيّتش.

2. احاديث فطرت عقول بر توحيد

حديث دهم: امام صادق عليه ‏السلام عرض مى‏كند:

أسْألُكَ بِتَوْحِيدِكَ الَّذِي فَطَرْتَ عَلَيْهِ الْعُقُول. (همان: ج ۹۴، ص ۲۷۵) خداوندا از تو مى‏خواهم به توحيدت كه عقلها را بر آن مفطور كردى.

صفحه از 42