معرفت فطرى در احاديث ـ بررسى آراى دانشمندان - صفحه 34

4ـ 10) سيّد عبداللّه‏ شبّر (م 1242)

ايشان بعد از ذكر آيات قرآنى و رواياتى از اهل بيت عليهم ‏السلام در باب تذكّر به خداوند سبحانه مى‏نويسد:
قد ظهر من ذلك أنّ الحقّ الحقيق أنّ التصديق بوجود اللّه‏ تعالى بل توحيده أمر جبلّيّ قد فطر الناس عليه؛ كما قال اللّه‏ تعالى: «فطرة اللّه‏ التي فطر الناس عليها» . و لذلك ترى الناس عند الوقوع في الأهوال و صحاب الأحوال يتوكّلون بحسب هممهم عليه و يتوجّهون في جميع أمورهم إليه و تعتقدون أنّ في الخارج مسبّباً لتلك الأسباب و مسهلاً لتلك الصحاب و هم مجبولون على ذلك و معترفون بما هنالك و إن لم‏يتفطّنوا لذلك. و يشهد لذلك قوله تعالى: «و لئن سألتهم من خلق السماوات و الأرض ليقولنّ اللّه‏...» (7: ص 8)
از آنچه نقل شد، روشن گرديد كه حق آن است كه تصديق وجود خداى تعالى، بلكه توحيد او امرى فطرى است كه خداوند مردم را بر آن مفطور كرده است؛ چنان‏كه خداى تعالى مى‏فرمايد: «فطرت خدا كه مردم را بر آن آفريده است.» و به همين جهت است كه مى‏بينى مردم به هنگام وحشت و شدائد با تمام وجود خويش به او توكّل مى‏كنند و در همه امور، متوجّه او مى‏گردند و معتقد مى‏شوند كه در واقع، مسبّبى براى اين اسباب و آسان كننده‏اى براى اين سختيها وجود دارد و آنان مفطور بر اين هستند و معترف‏اند به آنچه در آنجاست؛ اگر چه آن را نفهمند. شاهد اين مطلب آيه شريفه «و اگر از آنان بپرسى كه آسمانها و زمين را چه كسى خلق كرده است، خواهند گفت: خدا...» است.
سپس ايشان آيات و رواياتى در اين زمينه، نقل مى‏كند و مى‏نويسد:
و لهذا جعلت الناس معذورين في تركهم اكتساب المعرفة باللّه‏ تعالى متروكين على ما فطروا عليه مرضيّاً عنهم بمجرّد الإقرار بالقول و لم‏يكلّفوا بالاستدلالات العلميّة في ذلك.»... أقول: و يمكن ادّعاء أنّ وجود الصانع فطريّ بالنسبة إلى البهائم و سائر الحيوان فضلاً عن أفراد الانسان. (همان:10)
وبه همين جهت است كه مردم درترك كسب معرفت خدامعذورند وخداونداز آنان به همان معرفت فطرى بااقرارزبانى،راضى‏است وايشان رابه استدلالهاى

صفحه از 42