معرفت فطرى در احاديث ـ بررسى آراى دانشمندان - صفحه 42

معرفت فطرى خدا با علم حصولى عقلى‏ـ اگرچه بديهى هم باشدـ تطبيق نمى‏كند و به طور كلّى، معرفت خداوند متعال معرفت حصولى عقلى نيست و به هيچ صورت و طريق، مكشوف عقل انسانى نمى‏شود. همچنين برگردان معناى معرفت خداوند سبحانه به علم حضورى، يعنى اتّحاد و عينيّت عالم با معلوم و علم، به جهت اينكه خداى تعالى هيچ جهت اشتراك و سنخيّتى با خلق خود ندارد و حتّى در اصل وجود و كمالات وجودى با آنها مشترك و هم سنخ نيست، سخن درستى به نظر نمى‏رسد. بنابراين آنچه از نظر استاد مصباح يزدى به عنوان فطرى بودن معرفت خدا ذكر شده با آنچه از آيات و روايات فهميده مى‏شود، تطبيق نمى‏كند.
خداجويى و گرايش به عبادت و كمال مطلق نيز چنان‏كه پيشتر بيان شد، امرى جدا از معرفت فطرى خداوند سبحانه ـ كه به تعريف خود او براى بشر حاصل شده است ـ مى‏باشد و بديهى است كه هر كسى دنبال كمال موهوم و تخيّلى خود مى‏رود؛ جز آنان‏كه از ناحيه خداوند متعال مورد عنايت و توجّه قرار گرفته باشند.

منابع:

1. قرآن كريم.
2. نهج البلاغه.
3. ابن‏طاووس، على‏بن موسى. كشف المحجّة لثمرة المهجة، تحقيق شيخ محمّد حسّون، 1375.
4. برقى، احمد بن محمّد. المحاسن. تحقيق سيّد مهدى رجائى. المجمع العالمى لاهل البيت عليهم ‏السلام ، 1416 ق.
5. حرّانى، ابن شعبه. تحف العقول. تصحيح على اكبر غفّارى قم: جامعه مدرّسين، 1363.
6. خوئى، سيد ابوالقاسم. التنقيح. مقررّ: ميرزا على غروى. قم: دارالهادى، 1422 ق.
7. شبّر، سيّد عبداللّه. حقّ اليقين في معرفة اصول الدين، تهران: عابدى.
8. شهيد ثانى، زين‏الدين. رسائل الشهيد الثاني. تحقيق مركز الأبحاث الإسلاميّة إحياء التراث، قم: دفتر تبليغات، 1379.
9. ـــــــــــــــــــ. معرفت حجّت خدا. قم: سپهر، 1417ق.

صفحه از 42