خدا صلى الله عليه و آله وسلمنازل شده و مأمور به ابلاغ آن بوده است، ولايت امام على عليه السلام است. ۱ بزرگانى از علماى عامّه آن را در كتب حديث و تفسير خود آوردهاند؛ همچون طبرى، ابنابىحاتم، ابونعيم اصفهانى، ابواسحاق ثعلبى، واحدى، سجستانى، نطنزى، ابنمردويه، ابنعساكر، حسكانى و غيرهم. اينان با سندهاى مختلف از بزرگانى از صحابه مانند براءبنعازب، جابربنعبداللّه انصارى، عمّاربنياسر، ابوذرغفارى، سلمان فارسى، حذيفه يمانى، ابنعبّاس، ابوسعيد خُدرى، زيدبنارقم، ابوهريره، ابنمسعود، عامربن ليلىبن ضمره و حضرت امام باقر محمّدبن على عليهماالسلامروايت كردهاند كه «ما أنزل» دربارهى ولايت على عليه السلام است. برخى از پيشتازان حديث اهل تسنّن مانند ترمذى، نسائى، ابنماجه و احمدبنحنبل در كتب خود اين مضمون را روايت كردهاند. ۲
فخر رازى ده وجه در شأن نزول آيه ذكر مىكند:
رجم و قصاص، استهزاء يهوديان نسبت به اسلام، داستان زيدبن حارثه و زوجهاش زينب دخترعمّهى رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم، جهاد، سكوت حضرت پيامبر در خصوص عيبگويى بتپرستان، بيان مناسك و شرايع حج، قصد كشتن پيامبر توسّط يك اعرابى، ترس پيامبر از قريش و يهود، خوف پيامبر از بيان آيهى تخيير به همسرانش و قصّهى غدير خم. فخر رازى سپس همان وجه هشتم يعنى ترس پيامبر از قريش و يهود را ترجيح داده و از مطلب عبور كرده است. ۳
البتّه نظامالدّين نيشابورىـ كه او نيز از مفسّران عامّه استـ قصّهى غدير را نخستين وجه شمرده و آن را از ابنعبّاس، براءبن عازب، ابوسعيد خدرى و حضرت باقر عليه السلام نقل كرده و بقيّهى وجوه را با لفظ قيلـ كه دلالت بر ضعف آنها مىكندـ ذكر كرده است. ۴
طبرىـ كه از فخر رازى مقدّم استـ در تاريخ يا تفسير خود هيچكدام از
1.تفسير منهجالصّادقين ۳ / ۲۷۴؛ تفسير شريف لاهيجى ۱ / ۶۸۲.
2.خطبهى غديريّه، دكتر امير توحيدى، صص ۱۵ـ ۲۵، انتشارات زراره.
3.تفسير مفاتيح الغيب ۳۷ / ۶۳۵ و ۶۳۶.
4.تفسير غرائب القرآن ۶ / ۱۲۹ و ۱۳۰.