پژوهشى پيرامون آيه‏ ى تبليغ - صفحه 130

خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلمنازل شده و مأمور به ابلاغ آن بوده است، ولايت امام على عليه ‏السلام است. ۱ بزرگانى از علماى عامّه آن را در كتب حديث و تفسير خود آورده‏اند؛ هم‏چون طبرى، ابن‏ابى‏حاتم، ابونعيم اصفهانى، ابواسحاق ثعلبى، واحدى، سجستانى، نطنزى، ابن‏مردويه، ابن‏عساكر، حسكانى و غيرهم. اينان با سندهاى مختلف از بزرگانى از صحابه مانند براءبن‏عازب، جابربن‏عبداللّه‏ انصارى، عمّاربن‏ياسر، ابوذرغفارى، سلمان فارسى، حذيفه يمانى، ابن‏عبّاس، ابوسعيد خُدرى، زيدبن‏ارقم، ابوهريره، ابن‏مسعود، عامربن ليلى‏بن ضمره و حضرت امام باقر محمّدبن على عليهماالسلامروايت كرده‏اند كه «ما أنزل» درباره‏ى ولايت على عليه ‏السلام است. برخى از پيشتازان حديث اهل تسنّن مانند ترمذى، نسائى، ابن‏ماجه و احمدبن‏حنبل در كتب خود اين مضمون را روايت كرده‏اند. ۲
فخر رازى ده وجه در شأن نزول آيه ذكر مى‏كند:
رجم و قصاص، استهزاء يهوديان نسبت به اسلام، داستان زيدبن حارثه و زوجه‏اش زينب دخترعمّه‏ى رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم، جهاد، سكوت حضرت پيامبر در خصوص عيب‏گويى بت‏پرستان، بيان مناسك و شرايع حج، قصد كشتن پيامبر توسّط يك اعرابى، ترس پيامبر از قريش و يهود، خوف پيامبر از بيان آيه‏ى تخيير به همسرانش و قصّه‏ى غدير خم. فخر رازى سپس همان وجه هشتم يعنى ترس پيامبر از قريش و يهود را ترجيح داده و از مطلب عبور كرده است. ۳
البتّه نظام‏الدّين نيشابورى‏ـ كه او نيز از مفسّران عامّه است‏ـ قصّه‏ى غدير را نخستين وجه شمرده و آن را از ابن‏عبّاس، براءبن عازب، ابوسعيد خدرى و حضرت باقر عليه ‏السلام نقل كرده و بقيّه‏ى وجوه را با لفظ قيل‏ـ كه دلالت بر ضعف آن‏ها مى‏كندـ ذكر كرده است. ۴
طبرى‏ـ كه از فخر رازى مقدّم است‏ـ در تاريخ يا تفسير خود هيچ‏كدام از

1.تفسير منهج‏الصّادقين ۳ / ۲۷۴؛ تفسير شريف لاهيجى ۱ / ۶۸۲.

2.خطبه‏ى غديريّه، دكتر امير توحيدى، صص ۱۵ـ ۲۵، انتشارات زراره.

3.تفسير مفاتيح الغيب ۳۷ / ۶۳۵ و ۶۳۶.

4.تفسير غرائب القرآن ۶ / ۱۲۹ و ۱۳۰.

صفحه از 140