2ـ 7) پرسش هفتم
فخر رازى گويد:
به دليل روشن، بيان كردهايم كه آيهى پيش، يعنى آيهى «من يرتدّ منكم عن دينه....»۱
، از قوىترين دليلها بر صحّت امامت ابوبكر است. اگر اين آيه بر صحّت امامت على بعد از پيامبر دلالت كند، تناقض بين دو آيه پيش مىآيد كه باطل است؛ پس به طور قطع، بايد گفت كه اين آيه نمىرساند كه على بعد از رسول، امام باشد. ۲
جواب:
2ـ 7ـ 1) اگر مراد از آيه، جنگ ابوبكر با مرتدّان بود، مخاطبان از اين خطاب خارج مىشدند؛ زيرا مرتدّانى كه ابوبكر با آنها جنگيد، كسانى بودند از جمله: مسيلمه، قوم قرّهبن سلمهى قشيرى، بنىسليم و سجاح، كه هيچكدام نه از صحابه بودند و نه از افراد مورد خطاب اين آيه. ظاهر اين آيه نيز مىرساند كه كسانى كه خداوند متعال تهديدشان كرده، از صحابه بودند، و آيه، اشاره دارد به فتنههايى كه بعدا به آنها روى مىآورد، همانگونه كه قبول سرپرستى يهود و نصارى، يكى از فتنهها بود.
2ـ 7ـ 2) آيهى شريفهى اينان را به اين عنوان وصف مىكند كه خدا را دوست دارند، خدا نيز آنها را دوست مىدارد، در برابر مؤمنان نرمخو و در برابر كافران سخت گيرند، در راه خدا جهاد مىكنند بدون اينكه از ملامتِ سرزنشكنندگان خوف داشته باشد.
محبّت خدا نسبت به فردى يا جمعى، و محبّت آن فرد يا جمع نسبت به خدا، صفتى ويژه است كه با ارتكاب معاصى سازگار نيست، بلكه عصمت را مىرساند. و اين، از كلام رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلمدر روز خيبر برمىآيد. پيامبر در شب غزوهى خيبر فرمود:
فردا پرچم را به دست فردى مىدهم كه خدا و رسولش را دوست مىدارد، خدا و
1.مائده (۵) / ۵۴.
2.تفسير فخر رازى ۱۲ / ۲۸.